6 January 2006

وبلاگ زیتون

قوم به "حج" رفته

خیلی‌ها تعجب می‌کنن که چطور تو سریال شب‌های برره همه‌ی مسائلی که ما روزمره تو تاکسی و خیابون و مهمونیا می‌گیم و فکر می‌کنیم شق‌القمر کردیم خیلی راحت با گذاشتن یه عکس رضا‌شاه توی پاسگاه برره مطرح می‌شه. ولی همه می دونیم که مسائل روز ایرانه.
تو این سریال و فیلم‌های جدیدی مثل "مکس"- که البته شنیدم دوسال پیش ساخته شده و الان مجوز گرفته- تقریبا همه چیز گفته می‌شه. شدید‌ترین انتقاد‌های روبنایی به حکومت عنوان می‌شه.
آیا هر کدوم از ما یه فیلم‌نامه‌ی این‌طوری بنویسیم و ببریم ارشاد می‌تونیم مجوز بگیریم؟! معلومه که نه!
چی شده صدا و سیما و ارشاد از مردم ما جلو افتادن؟!!
بعضی مسائل جوریه که بعضی از وبلاگ‌نویسا(بخصوص اونایی که با اسم اصلی می‌نویسن) هم جرأت نوشتنش رو تو وبلاگشون ندارن!
اگه یه کم دقت کنیم رسم شده مشکلات مردم تو این‌جور فیلما با رک‌ترین لحن بیان می‌شه. اما...
می‌گن همینه که هست. تو برره(تو بخوان ایران) رسمه همه به فکر خودشون باشن. دزدی کنن. دروغ بگن. توریست‌ها رو اذیت کنن. تاریخ جعلی بسازن. رشوه بگیرن و همدیگر رو تلکه کنن. ژاندارمری زور بگه. از مردم حق حساب بگیره، نذاره کسی حرف سیاسی از خودش در کنه و.. الکی مردمو بندازه تو زندون..
اما می‌گه تو هم مجبوری این‌طوری باشی! همرنگ جماعت شو! مبارزه فایده نداره. تو به حال خودت و کشور خودت قاه‌قاه می‌خندی و سروتونین مغزت ترشح می‌شه و از افسردگی در میای و شبو راحت می خوابی:)
بخواب که اونا بیدارن.
اما در فیلم ظاهرا ساده‌ای مثل "مهمان مامان" که تمام داستان درباره‌ی تهیه‌ی یه شام مفصل برای مهمونه، می‌بینیم نشون می‌ده چطور مردم باید با هم متحد شن و مشکلات کوچیک و بزرگ رو ازسر راه بردارن. اگه پدر خانواده سه‌چهار ماهه حقوق نگرفته و وضعش بده باید با دوستاش سندیکا تشکیل بده و حق و حقوقشو با همکاری با هم‌درداش بگیره.( من قبول ندارم بعضی‌ها می‌گن فیلم و داستان نباید پیامی داشته باشه) البته می دونم اگه پیامی داشت سریال‌های نود قسمتی آقای مدیری این‌همه مجوز نمی‌گرفت و تو اخبار اصلی تلویزیون با افتخار اسکناس‌های برره که به جای عکس اسمشونبر عکس بز گذاشتن، نشون نمی داد.




تولدش مبارک (تولد خود زیتون خانم ) که وبلاگش مداوما در حال اسیاب کشیه و از ما میپرسه: