15 February 2006

علی‌اصغر بهروزيان/ يوسف اکرمی

.

کشتـارگاه ملاهـا- چند نمای ساده-

جیمی گلازف
(ترجمه علی‌اصغر بهروزيان)


توضيح مترجم:
«چند نمای ساده» روايت
رنج طاقت‌فرسای زندانيان سياسی است که وحشيانه‌ترين شکنجه‌ها را در سالهای زندان
تحمل کرده‌اند و اکنون شاهدان بخشی از تاريخ مبارزات قهرمانانه فرزندان پاک نهاد
ايران زمين‌اند. فيلم مستند «چند نمای ساده»، ساخته دوست عزيزم يوسف اکرمی چندی پيش
در واشينگتن به نمايش درآمد. مصاحبه‌يی که می‌خوانيد نظرات آقای اکرمی کارگردان اين
فيلم تکان‌دهنده است.
ديدن چند نمای ساده کار ساده‌يی نيست.

روايت هنرمندانه شلاقهايی است که از پوست و استخوان زندانی می‌گذرد و بر جان بيننده می‌نشيند. در
رابطه با آين فيلم مستند بيشتر خواهم نوشت


آقای يوسف اکرمی مهمان امروز فرانت‌پيج هستند. وی يک فيلمساز مستقل است که فيلم مستند «چند‌نمای ساده» که موضوعش نقض و سرکوب حقوق بشر ايرانيان است را کارگردانی نموده است.
آقای يوسف اکرمی به مصاحبه با ما خوش آمديد

يوسف اکرمی: از فرصتی که به من داديد متشکرم.

الهام‌بخش شما برای کارگردانی اين فيلم چه بود؟
آن‌چه مرا به ساختن اين فيلم تشويق نمود از اين واقعيت سرچشمه گرفت که در دوران انقلاب سال‌1979 مردم ايران خواهان تغيير بنيادين در ساختارهای اجتماعی‌ ـ اقتصادی و سياسی جامعه بودند. اما جمهوری اسلامی که درست پس از انقلاب اهرمهای قدرت را به‌دست آورد، تحمل ايجاد پايه‌يی‌ترين حقوق‌بشر و احترام به خواستهايی که مردم ايران برایش جنگيدند و انقلاب کرده بودند را نداشت. به‌جای آن جمهوری اسلامی ماشين شکنجه و تروريسم و اعدام را برای حفظ قدرت خود به کار انداخت.
سرکوب و نقض حقوق بشر مرا به کارگردانی فيلم «چند نمای ساده» واداشت.

آيا با ساختن اين فيلم خودت را در وضعيت خطرناکی قرار نداده‌اي؟
طبيعت رژيم [حاکم بر] ايران اين است که هيچ‌گونه انتقادی را تحمل نمی‌کند. بنابراين بسياری از ايرانيانی که به مخالفت با اين رژيم برخاستند توسط عوامل رژيم در درون و خارج از کشور به شيوه‌های وحشتناکی به‌قتل رسيدند. من به‌خوبی با خطرات آشنا هستم اما به‌عنوان يک فيلمساز وظيفه دارم که ماهيت واقعی اين رژيم آدمخوار را در سراسر جهان در برابر ديدگان تماشاگران بگذارم.

در فيلم شما صحنه‌های فجيع چشم در‌آوردن نشان داده شده است. چرا چنين جنايت غمناکی به اجرا در می‌آيد؟
پاسخ اين سؤال بسيار ساده است. متأسفانه بيست و هفت سال گذشته بر مردم ايران بسيار دشوار گذشت. آنها با مشکلاتی هم‌چون بيکاری، وضعيت وحشتناک و انفجاری، توزيع مواد مخدر در جامعه، فحشا، و فقری جانفرسا دست به‌گريبان بوده‌اند. اين شرايط هولناک نتيجه مستقيم حاکميت رژيمی است که سراپايش را فساد فرا‌گرفته است. آنها [رژيم] با دست‌زدن به اين‌گونه جنايات وحشيانه مانند چشم در‌آوردن و قطع‌کردن دست و پا، سنگسار مردم و اعدامهای خيابانی هدفشان ايجاد فضای وحشت در ميان مردم ايران است.

می‌توانيد در مورد واقعة 18 تير برايمان توضيح بدهيد؟
ايران سالهاست که در شرايطی لرزان و بی‌ثبات به سر می‌برد. يکی از نتايج اين بی‌ثباتی در دوران رياست‌جمهوری خاتمی به وقوع پيوست. به باور من خاتمی بعد از خمينی يکی از خطرناکترين ملاها در ايران بود. رژيم برای طولانی‌تر‌کردن بقای خود، خاتمی را بر سر کار آورد. او با بازی موش و گربه «گفتگوی تمدنها» و لبخندی که بر لب داشت توانست عده‌يی را در ايران به خود جذب کند و جامعه جهانی را فريب دهد. قيامی که با عنوان 18‌تير معروف است در حقيقت نتيجه فريبکاریهای خاتمی بود که عده‌يی را ساده‌لوحانه با وعده اصلاحات سياسی به دنبال خود کشاند. دانشجويان نيز از اين فرصت برای به‌دست‌آوردن و ايجاد تغييرات بنيادی اجتماعی ـ سياسی ـ اقتصادی دست به قيام زدند. آنها اميدوار بودند که خاتمی از آنها حمايت کند. اما به هر حال هشت سال طول کشيد تا مردم فهميدند که خاتمی نيز يکی از موجودات شيطانی ساخته خود رژيم است.

چرا رژيمی چنين وحشی و ساديستی هنوز هم بر سر کار است؟
علت بر سر کار ماندن رژيم را در حقيقت می‌توان از دو زاوية متفاوت بررسی کرد:
اولاً بايد به ماهيت خود رژيم توجه کرد. اين رژيم ماهيتاً با ترور سرکوب اعدام و شکنجه در بيست و چند سال گذشته حکومت کرده است.
دوماً بايد به واکنشهای جامعة جهانی به نقض آشکار حقوق‌بشر که در ايران نهادينه شده است توجه نمود. جامعه جهانی به‌منظور منافع اقتصادی و قرادادهای چند بيليون دلاری خود با نقض حقوق‌بشر که توسط اين رژيم اعمال می‌شود برخورد مناسب و درخور نکرده است. نتيجة اين عدم برخورد مناسب جامعه جهانی، به رژيم اين اجازه را داده است تا به مرحله‌يی وحشتناکتر در جهت اهداف سياسی ايدئولوژيک خود پا بگذارد. رژيم جمهوری اسلامی هر چه به دستيابی به تکنولوژی هسته‌يی نزديکتر شود مردم سراسر جهان به قربانيان جديد اين رژيم تبديل خواهند شد.

آيا فکر می‌کنيد که ملاها آمادگی و نيت استفاده از سلاح اتمی را در صورت به‌دست آوردنش، دارند؟همان‌گونه که در فيلم چند نمای ساده ديديد اصل تعيين‌کننده سياستهای رژيم جمهوری اسلامی بر اساس نظريات فاشيسم اسلامی خمينی پايه‌گذاری شده است. بزرگترين هدف خمينی در دوران حياتش به‌وجود‌آوردن يک امپراتوری اسلامی در منطقه و جهان بود. اين رؤيا منجر به اعدام دهها هزار زندانی سياسی در تابستان‌1988 شد. در ميان آن زندانيان اعدام‌شده از دختران سيزده ساله تا زنان باردار وجود داشتند. در همان دوران صدها تن از رهبران و فعالان سياسی در داخل و خارج از ايران به قتل رسيدند. امروز هنوز هم شاهد آن هستيم که ماشين کشتار جمهوری اسلامی به‌شدت در کار قتل انسانها فعال است.
از آن‌جا که جمهوری اسلامی به روشنی با وحشيانه‌ترين اشکال با ايرانيان داخل و خارج از کشور برخورد می‌کند، جای هيچ‌گونه شکی نيست که اين رژيم اگر بتواند به همين شيوه وحشيانه با شهروندان ديگر کشورها نيز برخورد خواهد کرد.

به نظر شما غرب چگونه رفتاری بايد با اين تهديد [رژيم حاکم بر] ايران داشته باشد؟ ما چگونه می‌توانيم به آزادی [مردم ايران] کمک کنيم؟من قوياً اعتقاد دارم که عمليات نظامی عليه ايران به هيچ‌وجه پذيرفتنی نيست. اين‌گونه اعمال در مورد ايران نتيجه منفی به بار خواهد آورد و جز رنج و مصيبت هر‌چه بيشتر برای مردم ايران نخواهد بود.
به نظر من اقدامات اخير برخی از کشورها برای مسدود‌کردن امکانات مالی ملاها در بانکهای خارجی تأثير خوبی دارد. استراتژیهای ديگری که می‌تواند به سرنگونی جمهوری اسلامی کمک کند بستن سفارتخانه‌های آنان در سراسر جهان و بيرون‌کردن نماينده آنها از سازمان ملل می‌تواند باشد.
جامعه جهانی هم‌چنين بايد از مقاومت ايرانيان در ايران و جهان پشتيبانی کند و آن را به رسميت بشناسد.

آقای اکرمی از شما متشکرم. شما يک رزمنده واقعی آزادی هستيد. از اين‌که حقايق را در مورد رژيم ايران گفتيد و خاطره قربانيان اين رژيم را زنده نگه داشته‌ايد. متشکرم. ما اين اقدام شما را فراموش نخواهيم کرد.

نشريه اينترنتی فرانت ‌پيج 20 بهمن 84 / روزنامه مجاهد ۲۵ بهمن، ۱۳۸۴