9 February 2006

نوبل صلح امسال را یا می دهند به گنجی یا خاتمی


زبان "رسانه ای" یاجوج و ماجوج / تمرین شماره 172... حجاب‌ها مانع از اين بوده كه بتوانند اسلام را اينگونه كه بنده معرفي مي‌كنم به مردم معرفي كنند...



....زیر چتر چل تیکٌه ....




-درگیری با اروپا، یك جبهه جدید برای ‌رژیم -
این هیاهو البته فقط برای‌ چند صباحی می‌تواند افكار عمومی جهان را سرگرم
كند و مردم ایران را از واقعیت فاجعه‌باری كه در پیش روی آنان است غافل نگاه دارد.
رژیم ایران اكنون در یك سراشیبی تند به سوی یك فاجعه اتمی پیش می‌رود. قطع نظارت
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر فعالیت‌های اتمی ایران، كه اكنون رژیم آن را خواسته
است، و خروج ایران از پیمان ان‌پی‌تی تنها سرعت این حركت را تندتر می‌كند

دكترحسين باقرزاده

hbzadeh@btinternet.com


در بحبوحه تشدید بحران هسته‌ای رژیم جمهوری اسلامی ایران و گزارش پرونده آن به سازمان ملل، سر و صدای مربوط به كاریكاتورهای یك روزنامه دانماركی خوراك تبلیغاتی مناسبی برای رژیم ایران فراهم كرد تا از یك سو از اتحادیه اروپا انتقام بگیرد و از سوی دیگر حمایت جوامع اسلامی را به طرف خود جلب كند. یك بار آقای خمینی بر موج تظاهرات ضد سلمان رشدی سوار شد و عملا با فتوای قتل نامبرده نقش محوری را در جنبش بین‌المللی خشونت مبتنی بر نام اسلام به خود اختصاص داد. اكنون نیز جانشینان خلف او تلاش كرده‌اند به دنبال موج دیگری حركت كنند، و چون دیرتر از دیگران به صحنه وارد شده‌اند خشونت بیشتری به كار برند تا توجه جهانیان را از اندونزی و پاكستان و مصر و فلسطین و سوریه و لبنان بگردانند و به سوی‌ خود بكشانند. برای رژیم ایران كه به شدت در جامعه بین‌المللی به انزوا كشیده شده است این اعتراض جهانی یك مائده آسمانی بود تا به كمك آن شاید بتواند باز خود را به عنوان محور «جهان اسلام» مطرح كند.

كاریكاتورهای روزنامه دانماركی البته از دید غالب مسلمانان صلح‌دوست و مسالمت‌گرا توهین‌آمیز بود و احساسات مذهبی آنان را جریحه‌دار می‌كرد. ولی معلوم نیست كسانی كه با زبان خشونت سخن می‌گویند و شكنجه و قتل و ترور و بمب‌گذاری را مجاز و مشروع می‌شمارند و بمب‌گذاران انتحاری را شهید قلمداد می‌كنند از چه چیز رنجیده‌اند. مگر نه این است كه آنان خود را مسلمان راستین می‌دانند و اعمال خود را به نام اسلام توجیه می‌كنند؟ آیا كسانی كه با گفتن بسم‌ الله و شعار الله اكبر گروگان‌های خود را سر می‌برند، با فریاد یا حسین در كوی دانشگاه دانشجویان را از طبقات بالا پایین می‌اندازند، و یا به نام خدا و اسلام هزاران زندانی سیاسی را در ظرف چند ماه قتل عام می‌كنند از كجا الهام گرفته‌اند؟ آیا پیامبر این گروه از «مسلمانان» نباید از جنس خود آنان باشد؟

در واقع، اگر كاریكاتوریست‌های دانماركی برای اثبات ادعای‌ خویش دلیلی لازم داشتند، پلاكاردها و شعارهای خشونت‌بار تظاهرات در كشورهای مختلف جهان از انگلیس گرفته تا اندونزی، و عملیات خشونت‌آمیز تظاهركنندگان درتهران و چند كشور دیگر خاورمیانه، این نیاز را به خوبی فراهم كرد. اسلام خشونت و تحجر (كه از آن به نادرست تحت عنوان اسلام رادیكال یاد می‌شود) به یمن جمهوری اسلامی و سیاست‌های كوتاه‌بینانه غرب در دو دهه و نیم گذشته رشد وسیعی در جهان داشته است و امروز وجه غالب اسلام تلقی می‌شود. امروز اگر در بین مردم جهان نظرخواهی شود تا معروف‌ترین شخصیت‌های جهان اسلام یا «قهرمانان» آن را نام ببرند بدون تردید خمینی و بن‌لادن در صدر فهرست قرار خواهند گرفت و حتا كسانی مانند زرقاوی نیز ممكن است چندان از آن دو دور نباشند. و كاریكاتوریست‌های دانماركی نیز ظاهرا كاری جز انعكاس این واقعیت تلخ و فاجعه‌بار به زبان طنز نداشته‌اند.

نشر این كاریكاتور‌ها و كوتاهی مقامات دانمارك در رسیدگی به اعتراضات مسالمت‌آمیزی كه در ماه‌های اولیه پس از آن صورت گرفت اكنون به یك موج اعتراض جهانی همراه با خشونت و خرابی و قتل و مرگ و میر تبدیل شده است. در برخی از كشورهای خاورمیانه، حكومت و سازمان‌های مسلح از این واقعه به بهره‌برداری سیاسی پرداختند. از میان اینان، جمهوری اسلامی كه به سوی انزوای سیاسی كامل پیش می‌رفت بیشترین بهره را گرفت. رژیم تلاش كرد وانمود كند كه این تظاهرات خودجوش و مردمی است. ولی سازمان‌یافتگی این تظاهرات هرگونه شائبه خودجوشی آن را حتا از دید خارجیان نیز از بین برده است. به گفته وزیر خارجه ایتالیا در شرایطی كه رژیم ایران اجازه برگزاری تظاهرات ساده مسالمت‌آمیز كارگری را (مثلا در مورد رانندگان شركت واحد تهران) نمی‌دهد چگونه می‌توان تصور كرد كه تظاهرات خشن سازمان‌یافته‌ای كه با تداركات زیاد و بدون هیچگونه مانعی سفارت‌خانه‌های اتریش و دانمارك را با سنگ و آتش هدف قرار داد بدون كمك حكومت صورت گرفته باشد.

در واقع اكنون جهان غرب دست رژیم را از رو خوانده است و دیگر از این بازی‌ها فریب نمی‌خورد. یك نمونه دیگر، برخورد وزیر خارجه انگلیس در مورد یكی دیگر از «زرنگی‌های» سردمداران جمهوری اسلامی است كه چند روز پیش مطرح كرد. جمهوری اسلامی با گرفتن یك ژست دموكراتیك مدعی است كه مجلس دارد و «نمایندگان مردم» در آن مجلس نشسته‌اند و تصمیمات آن برای حكومت لازم‌الاجرا است. بر همین اساس، رژیم تهدید كرده بود كه در صورت ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل، حكومت موظف است بر اساس مصوبه مجلس به همكاری خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خاتمه دهد (كه اكنون به اجرای ‌آن پرداخته است). در مقابل این تهدید، وزیر خارجه انگلیس گفت كه ما می‌دانیم این طور نیست، و آقای خامنه‌ای می‌تواند مصوبات مجلس را كان لم یكن كند هم‌چنان كه قبلا كرده است، و لذا این تهدید بی‌‌معنا است!

به هر حال یك انگیزه رژیم برای سازمان‌دهی تظاهرات خشن روزهای‌ اخیر به بهانه كاریكاتورهای روزنامه دانماركی انتقام‌گیری از اروپا برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بود. جمهوری اسلامی برای ادامه گفتگوهای خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به حمایت اروپا متكی بود. اكنون رژیم این حمایت را از دست داده است و اتحادیه اروپا خود در ارائه قطعنامه فوق به آژانس پیشقدم شد و آن را با اكثریت قاطعی به تصویب رساند. حمله به سفارت اتریش كه نقشی در انتشار كاریكاتورها نداشته است، ولی اكنون ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را به عهده دارد، عمدتا از این زاویه قابل فهم است. علاوه بر این، رژیم با این كار تلویحا اتحادیه اروپا را تهدید می‌كند كه اگر مورد حمله نظامی آمریكا یا اسراییل قرار بگیرد ممكن است (منافع) اروپا را برای ‌انتقام هدف قرار دهد.

انگیزه دیگر رژیم را باید در تلاش آن برای موج سواری و جلب حمایت جامعه اسلامی دانست. در جنگ مغلوبه‌ای كه اكنون بین اسلام‌گرایان برای ضربه زدن به غرب در گرفته است رجز‌خوانی‌های خامنه‌ای و احمدی‌نژاد و فریاد وااسلامای آنان طنین بیشتری پیدا می‌كند و می‌تواند انزوای رژیم را در سطح جهانی تا حدی تحت‌الشعاع قرار دهد. در شرایطی كه كشورهایی مانند لیبی و الجزایر از حمایت رژیم در شورای حكام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سرباز زدند و با رای ممتنع خود رژیم جمهوری اسلامی را تنهاتر جا گذاشتند، و در حالی كه كشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز از فعالیت‌های‌ اتمی ایران ابراز نگرانی می‌كنند، گرفتن پرچم دفاع از اسلام ممكن است حمایت‌هایی را برای رژیم جلب كند. فراخوان رژیم ایران برای برگزاری جلسه فوق‌العاده كنفرانس كشورهای اسلامی نیز دقیقا همین هدف را تعقیب می‌كند. با انزوای سیاسی‌ رژیم و فقدان تب تظاهراتی كه اكنون جهان اسلام را فراگرفته است چنین فراخوانی به سختی می‌توانست مورد استقبال قرار بگیرد.

این هیاهو البته فقط برای‌ چند صباحی می‌تواند افكار عمومی جهان را سرگرم كند و مردم ایران را از واقعیت فاجعه‌باری كه در پیش روی آنان است غافل نگاه دارد. رژیم ایران اكنون در یك سراشیبی تند به سوی یك فاجعه اتمی پیش می‌رود. قطع نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر فعالیت‌های اتمی ایران، كه اكنون رژیم آن را خواسته است، و خروج ایران از پیمان ان‌پی‌تی تنها سرعت این حركت را تندتر می‌كند. نشانه‌های زیادی حاكی از آن است كه همراه با افزایش فعالیت اتمی ایران خارج از كنترل نهادهای بین‌المللی، مقدمات حمله نظامی تشدید می‌شود. اكنون حتا مقامات كشورهای اروپایی، به شمول نخست وزیر انگلیس، صدر اعظم آلمان و رییس جمهور فرانسه (سه كشوری كه در برابر تهدیدهای نظامی آمریكا بیش از دو سال راه گفتگو با ایران را در پیش گرفته بودند) زبان تهدید را به كار گرفته‌اند. تلاش رژیم ایران برای بهره‌گیری‌ از هیاهوی مربوط به كاریكاتورهای روزنامه دانماركی در مقابله با كشورهای اروپایی، به جای این كه انزوای رژیم را علاج كند تنها به نزدیكی هر چه بیشتر اروپا با آمریكا خواهد انجامید و هزینه‌های تحمیل شده بر مردم ایران را به اضعاف بالا خواهد برد.