5 February 2006

زیر چتر چل تیکٌه


پیشاروی محاصره و حمله ؟

ابوالحسن بني صدر

گفته اند کسی بار شیشه داشت . دیگری به او رسید و با چوبدستی خود بر بار کوبید و پرسید : بارت چیست ؟ پاسخ شنید : اگر ضربه دیگری فرود ﺁری، هیچ !

ایران محاصره اقتصادی و به دنبال ﺁن ، حمله نظامی عراق را تجربه کرده است . همین زورپرستان ﺁن روز نیز می گفتند : کسی به ایران حمله نمیکند و ایران محاصره اقتصادی نمی شود. اما به ایران حمله شد و ﺁن حمله جنگی 8 ساله گشت و، در پی ﺁن جنگ تا امروز، کشور هم از « مجازاتهای اقتصادی » امریکا رنج می برد و هم در حلقه ﺁتش است . نسلی فرصت رشد را از دست داد و قربانیان و ویرانیهای جنگ، فرار مداوم استعدادها و سرمایه و رژیم خفقان را در پی ﺁورد و اینک کشور با خطر محاصره اقتصادی و حمله نظامی روبرو است . ﺁیا می توان ایرانی بود و از خود نپرسید : بعد از محاصره اقتصادی و حمله نظامی از ایران چه خواهد ماند ؟...

ایرانیان بهوش باشید!

اگر از انقلاب بدین سو در محاصره اقتصادی و جنگ و تهدید به جنگ زندگی می کنید، نه خواست تقدیر است و نه فرﺁورده اتفاق . بحرانها فرﺁورده جریانی است که در ﺁن، اسلام در ﺁئین خشونت ناچیز شده است و ملاتاریا جای به مافیاها سپرده اند . بحران کنونی که ایران را در معرض دو تهدید قرار داده است، فرصت را از شما نمی گیرد بلکه فرصتی را در اختیار شما می گذارد برای رها شدن از استبداد...

بهترین فرصتها و بیشترین امکانها در اختیار شما برای برخاستن و پایان بخشیدن به استبداد و تغییر ساخت اجتماعی – سیاسی از نیمه باز به باز و تحول پذیر است . فرصت را مغتنم بشمارید و برخیزید .

لینک به کل مطلب (سایت دبدگاه)
http://www.didgah.net/

.........................................................................


سفر ناگذشتنی

مهستی شاهرخی

من از کجا می آیم؟
از سرزمین ازدواج های کودکانه؟
و از دیار جوایز مهرورزی؟
از کشور جهودکشان؟
از جمهوری ستایش سانسور؟
یا از سرزمین صدور شوالیه های دروغینی که بر اسبهای چوبین می تازند؟
از دیار مترسک و پوشال و دروغ؟
از کجا آمده ام که از این سفر مرا
میل هیچ بازگشتی نیست؟
هیچ بازگشتی... می دانید؟

وبلاگ چشمان بیدارhttp://chachmanbidar.blogspot.com/2006/01/blog-post113861584232507817.html