کیوان کابلی
نمایش انتخاباتی مجلس هشتم رژیم در حالی برگزار شد که تعدادی از لابیست های رژیم در داخل و خارج کشور تحت عناوین گوناگون چشم به راهیابی دسته هایی از درون رژیم که باصطلاح اصلاح طلب خوانده می شوند، به مجلس رژیم دوخته بودند. تحریم مردمی آنچنان واضح و نتیجه نهایی آنچنان مضحک بود که علی رغم ادعای رژیم مبنی بر شرکت گسترده مردم در نمایش پاسدار- آخوندی، اتحادیه اروپا برای نخستین بار مجبور شد که انتخابات رژیم را محکوم کند. وزارت خارجه آمریکا نیز در موضعگیری مشابه ای مشروع بودن این نمایش را بزیر سوال برد.
نمایش انتخاباتی مجلس هشتم از دو جنبه دارای حائز اهمیت بسیار است.
اول اینکه این نمایش آشکارا نشان داد که پدیده احمدی نژاد و تسلط سپاه پاسداران بر تمامی رژیم، یک پدیده گذرا نبوده و اساسا چشم دوختن به نمایش انتخاباتی (اعم از مجلس، ریاست جمهوری، باصطلاح شوراهای شهر و یا خبرگان) بیهوده است. لابیست های داخلی و سیاست مماشات و اپیزمنت در اروپا و آمریکا مدتها بر تئوری تغییر تدریجی از داخل و از طریق مکانیسم های داخلی خود رژیم سرمایه گذاری کرده بودند. فشارهای اخیر خاتمی و رفسنجانی، نهضت آزادی، جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی و نتیجه ای که در نهایت چه به شکل تحریم گسترده مردمی و یا نتیجه مطلوب فاشیسم مذهبی ( پیروزی بلامنازع باصطلاح اصول گرایان که اسم مستعار سیطره سپاه پاسداران بر تار و پود رژیم است) که از شمارش همین آرای موجود از صندوق بیرون آمد، طرف حسابهای مختلف خارجی را به تفکری مجدد انداخت. مسلما تا آنجا که به اتحادیه اروپا در قبال خشنود سازی جمهوری اسلامی بر می گردد، جستجوی راهی دیگر برای ادامه سیاست مماشات به اشکال دیگر خواهد بود.
دومین نتیجه این خیمه شب بازی انتخاباتی، وادار کردن لابیست های رژیم به رو کردن علنی چهره خود در حمایت از فاشیسم مذهبی بود. برخی از این افراد و جریانها که تا قبل از اتنخابات مجلس هشتم شرمگینانه سعی در پنهان کردن ارتباطات خود با رژیم داشتند، پس از این نمایش، حتی سفرهای خود به تهران و حمایت مستقیم از احمدی نژاد را کاملا علنی کردند. یکی از ترفندهای همیشگی رژیم جمهوری اسلامی ایجاد گرد و خاک و ایجاد شبهه در صحنه سیاسی برای پوشاندن ماهیت خود و دادن بهانه به طرف حسابهای خود برای ادامه سیاست مماشات است. استراتژی رژیم تاکنون متکی بر ایجاد ذهنیت امکان تغییر از درون بوده است. افرادی که در خدمت این استراتژی (حتی گاه در شکل اپوزسیون) قرار گرفته اند،همیشه سعی در ایجاد این شبهه داشتند که با مذاکره و یا �با سیاست یکی به میخ و یکی به نعل می توان رژیم را براه آورد. برخی از این افراد بخصوص در ماههای گذشته به هر طریقی کوشش کردند که نشان دهند جمهوری اسلامی ماهیت فاشیستی ندارد بلکه یک دیکتاتوری معمولی و یا سلطانی است که با تغییر سلطان و یا کم شدن حیطه قدرت سلطان، ماهیت و دستگاه سیاسی کلیت رژیم نیز تغییر خواهد کرد. انتخابات مجلس هشتم تا حدود زیادی گرد و خاک موجود در فضای سیاسی را بر علیه رژیم و به نفع مردم ایران فرونشاند.
اگرچه وجهه رژیم جمهوری اسلامی پس از نمایش انتخاباتی اخیر در صحنه بین المللی بیش از پیش مفتضح شده است، اما نباید نادیده گرفت که در غیاب یک جبهه ضد فاشیسم مذهبی که متشکل از یک آلترناتیو گسترده داخلی تاثیر گذار در همکاری با تلاشهای واقعی بین المللی بر علیه رژیم خواهد بود، کششهای اقتصادی همچنان انگیزه پرقدرتی برای اتحادیه اروپا برای ادامه سیاست مماشات است. سیاست خشنود سازی، کنار و یا کوتاه آمدن در قبال فاشیسم مذهبی همچنان و حتی پس از آشکار شدن بی ثمر بودن توقع از اصلاحات داخلی، با قدرت به پیش می رود. می توان سیاست مماشات را تضعیف کرد اما برای انجام آن باید دست به دست یکدیگر داد. اکنون زمان مناسبی برای تهاجم به رژیم و سیاست مماشات به نفع مردم ایران است.