23 March 2008

مهدی سامع: اتحاد ملی با شعبده بازی ولایت فقیهی


به راستی در این «قدرتمند ترین و دمکراتیک ترین نظام» چه اتفاقی افتاده که خانواده خمینی مجبور می شوند اعلام کنند که:«ما متاسفيم که هنوز برخی سايتها عليه علی اشراقی می نويسند، البته به آنها مي گوييم آستانه تحمل ما هم اندازه ای دارد.....و اگر کار را به جايی برسانند که اين تـحـمــل تـمــام شــود، شــایـد خـيلـی از پرونده های سياهی که وجود دارد را با راه انـدازی یـک سـایـت خبری به اطلاع عموم برسانيم.»( روزنامه آفتاب يزد، یکشنبه 12 اسفند 86)

این پرونده های سیاه که شاید یک روز خانواده خمینی مجبور به افشای آن شوند و اخیرا ابراهیم یزدی یک فقره آن را در مورد چگونگی قتل امیر عباس هویدا فاش کرد در این نظام «قدرتمند» و «دمکراتیک» چرا به اطلاع عموم نمی رسد؟

اتحاد ملی با شعبده بازی ولایت فقیهی

مهدی سامع

mehdi.samee@gmail.com


روز پنجشنبه 9 اسفند 1386 گماشته ولی فقیه در هشتمين کنگره سرداران شهيد مدعی شد که:«کاروان جهان به منزلهای آخر خود نزديک می شود.......و....امروز همه دنيا ملتهب و در تکاپو و تحول است و در آستانه تغيير و تحول بزرگ است.» احمدی نژاد ولایت خامنه ای را «ملت ایران» نامید و سبک سرانه مدعی شد که:«ملت ايران ابرقدرتها را پشت سر گذاشته است و امروز بر سكوی افتخار ايستاده و همه قدرتها زير پای ملت ايران هستند.» وی نتیجه گرفت که «ایران قدرت اول جهان است.»

مدتی قبل سید محمد خاتمی در «فوروم اقتصاد جهاني» در سوييس مدعی شد که:«ايران، دمكرات ترين سرزمين در منطقه خاورميانه است.»

24 اسفند را رسانه های دولتی «حماسه ملی» نامیدند و فراموش کردند که آیت الله خمینی همواره با کینه از واژه «ملی» استفاده می کرد و لابد به همین خاطر است که نوه بنیانگذار نظام ولایت فقیه ابتدا رد صلاحیت می شود تا طمع نظام احمدی نژادی را خوب حس کند و بعد با منت گذاشتن به خانواده خمینی صلاحیتش تائید می شود تا در یک بازی با نتیجه از پیش تعین شده به کارت سوخته تبدیل شود و دیگر نیازی به آن نباشد که همچون سید احمد خمینی به تیر غیب گرفتار شود.

24 اسفند را سید علی خامنه ای «حضور پر قدرت و حماسه آفرین» و «صحنه باشکوهی از اتحاد ملی» نامید و لابد منظورش از حضور پر قدرت، همان اتحاد سپاه و بسیج است که با شعبده بازی و با آگاهی از ترس و تزلزل رقبای داخلی، خود کاشتند و خود خوردند و بر خود آفرین گفتند که مجلسی احمدی نژادی شده برپا کردند.

اگر بنا به ادعای آن کوتوله سیاسی نظام حاکم بر ایران «قدرت اول جهان» است و اگر بنا به ادعای خاتمی همین نظام «دمكرات ترين سرزمين در منطقه خاورميانه است»، چه نیازی حکومت را وادار می کند که از هر عوامفریبی برای غالب کردن یک شعبده بازی به جای انتخابات استفاده کند. اگر ینا به ادعای سید علی خامنه ای در روز 24 اسفند «صحنه باشکوهی از اتحاد ملی» وجود داشته، چه نیازی به 700 هزار نیروی سرکوبگر وجود داشته است و مهمتر از آن چه نیازی بوده که کار تقلب و رای سازی را به جایی برسانند که آخوند مجيد انصاری که یکی از مطمئن ترین افراد بیت خمینی و یکی از مهره های سرکوبی در سالهای گذشته بوده نتایج اعلام شده در تهران را زیر سوال ببرد و شیخ مهدی کروبی و سید محمد خاتمی در رابطه با نتایج اعلام شده مجبور می شوند در نامه خود به شورای نگهبان بنویسند که:«صرف نظر از تنگناهايی که برای نمايندگان نامزدان برای حضور در صندوقها وجودداشت، آن چه از گزارشهای متعدد چه از سوی معدود نمايندگان حاضر در رای گيری و شمارش آرا و چه از منابع موثق ديگر نشان می دهد که نتايج اعلام شده تناسبی با آرا ريخته شده در صندوق ها ندارد.»

به راستی در این «قدرتمند ترین و دمکراتیک ترین نظام» چه اتفاقی افتاده که خانواده خمینی مجبور می شوند اعلام کنند که:«ما متاسفيم که هنوز برخی سايتها عليه علی اشراقی می نويسند، البته به آنها مي گوييم آستانه تحمل ما هم اندازه ای دارد.....و اگر کار را به جايی برسانند که اين تـحـمــل تـمــام شــود، شــایـد خـيلـی از پرونده های سياهی که وجود دارد را با راه انـدازی یـک سـایـت خبری به اطلاع عموم برسانيم.»( روزنامه آفتاب يزد، یکشنبه 12 اسفند 86)

این پرونده های سیاه که شاید یک روز خانواده خمینی مجبور به افشای آن شوند و اخیرا ابراهیم یزدی یک فقره آن را در مورد چگونگی قتل امیر عباس هویدا فاش کرد در این نظام «قدرتمند» و «دمکراتیک» چرا به اطلاع عموم نمی رسد؟

واقعیت این است که روز 24 اسفند 1386 مردم ایران ادعاهای همه ی سران رژیم را به سخره گرفتند و نشان دادند که ایرانیان نه فقط در یک شرایط دمکراتیک قرار ندارند، بلکه تحت فشار و سرکوبی رژیمی هستند که به علت ضعف و بن بستی که با آن مواجه است حتی به نزدیکترین خادمان نظام هم اجازه مشارکت نمی دهد و ولی فقیه نظام مجبور است نزدیکترین خدمتگزاران به ارتجاع حاکم را با ادعای «صحنه باشکوهی از اتحاد ملی» از صحنه حذف کند.

24 اسفند روز شعبده بازی ولایت خامنه ای بود که مردم ایران با همبستگی ملی و تحریم سراسری و عدم «حضور پر قدرت» خود در نمایش انتخاباتی پیامی قاطع به جهان ارسال کردند. پیام مردم برای ولی فقیه رژیم از پیش معلوم بود و برای همین وی به خاطر حفظ قدرت به هر شکل و با هر ابزار برای انجام این شعبده بازی برنامه ریزی کرده بود. طرح خامنه ای به طور کامل پیش رفت و سرانجام مجریان این شعبده بازی با انبوهی تقلب و رای سازی و چند برابر اعلام کردن کردن تعداد کسانی که به تماشای این نمایش رفته بودند نتیجه مورد نظر ولی فقیه را اعلام کردند. اما همین نتایج پر از تقلب نشان دهنده پیروزی جنبش تحریم و صف بندی مردم در مقابل حاکمیت است.

بر اساس آمار رسمی در تهران بزرگ و کلان شهرهایی همچون تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز کمتر از 30 در صد از دارندگان حق رای در نمایش انتخاباتی شرکت کرده اند و کسانی که به مجلس ارتجاع راه یافته اند حدود 5 تا 10 در صد رای داشته اند که برای نمونه می توان به نماینده شهر چند ملیونی تبریز اشاره کرده که فقط با 105 هزار رای به مجلس راه یافته است.

نکته قابل توجه دیگر در نتایج اعلام شده، ورشکستگی نیروهای موسوم به اصلاح طلب دولتی است. این نیروها که با خفت و خواری، خود را در این شعبده بازی سهیم کردند و با هیاهو و استفاده از تعدادی معدود سينماگران و هنرمندان فرصت طلب و تعدادی از ورشکستگان سیاسی به شمول آقایان بابک امیر خسروی و فرخ نگهدار تبلیغ به شرکت در این نمایش را می کردند با پاسخ منفی و قاطع مردم مواجه شدند. بر اساس آمار چند برابر شده رسمی در مورد تهران بزرگ که تعداد صاحبان حق رای در آن حدود 6 ملیون نفر است، مجید انصاری که مورد تائید همه ی دسته جات موسوم به اصلاح طلب دولتی بوده، فقط توانسته حدود 300 هزار رای یعنی 5 درصد صاحبان حق رای را به دست آورد.

تحریم گسترده نمایش انخابات در روز 24 اسفند و تمامی جنبشها و اعتراضهای مردم طی چند سال گذشته نشاندهنده تضاد آشتی ناپذیر بین مردم ایران و رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه است. ولی فقیه نظام که در کانون انزجار و تنفر مردم قرار دارد به خوبی به این واقعیتها آگاهی دارد و برای جلوگیری از سرنگونی ولایتش بدون ترمز و دنده عقب، ابتدا طرح به کرسی نشاندن احمدی نژاد را به اجرا درآورد و اکنون در شعبده 24 اسفند مجلس احمدی نژادی را برپا نمود. در مهندسی این دستگاه اجرایی و قانونگذاری راهبرد اعلام جنگ به مردم ایران و جامعه جهانی راهنمای عمل ولی فقیه بوده است. در مقابل این سیاست ارتجاعی و ماجراجویانه این مردم ایران هستند که ایستادگی و مقاومت کرده و خواهند کرد. سال جدید را با امید به پیروزی مردم ایران در این پیکار سترگ آغاز می کنیم.

منبع: یادداشت سیاسی نبرد خلق، شماره 273