16 آذر، جمهوری اسلامی و حجاب آلودگی هوا
ظاهرا جمهوری اسلامی خطر 16 آذر را از سر گذراند. آنهم با کمک آلودگی هوا!
دو روز قبل از 16 آذر جمهوری اسلامی اعلام کرد که وضعیت هوای تهران خطرناک است و درست به مدت دو روز یعنی دقیقا 16 آذر تمام مدارس، ادارات، بازار و کل شهر تهران را تعطیل اعلام کرد. اعلام منع رفت و آمد به بهانه آلودگی هوا! البته پلیس و پاسدار و چماقداران و نیروهای سرکوب رژیم شامل این تعطیلی و ممنوعیت نمیشدند، آنها برعکس آماده باش بودند که در مقابل هر نوع تحرکی از طرف دانشجویان و مردم آزادیخواه به میدان بیایند. جمهوری اسلامی ابتدا تهدید کرد و دندان نشان داد که با نیروهای حراست و بسیج و چماقدارانش علیه دانشجویان وارد میدان خواهد شد. برای پیشگیری یک آیت الله را رئیس دانشگاه کردند که خود این مسئله به کشمکشی جدی میان دانشجویان و رژیم تبدیل شد. اما بی نتیجه بودن همه این شاخ و شانه کشیدنها رژیم را وادار به تعطیلی کل شهر تهران کرد.
جمهوری اسلامی 16 آذر سال گذشته را از سر گذرانده و پتانسیل قوی اعتراض دانشجویان را دیده است، شعار آزادی و برابری، نان برای همگان، عکسهای چگوارا، مشتهای گره کرده و نفرت عظیم دانشجویان را هنوز فراموش نکرده اند. فراموش نکرده که دانشجویان معترض و رادیکال چه جوابی به بازمانده های اصلاح طلبان دادند و سخنرانی خاتمی را به صحنه محاکمه رژیم اسلامی تبدیل کردند. سال گذشته محک خوبی برای همه نیروهای سیاسی، از اپوزیسیون راست و بقایای دو خرداد و اصلاح طلبان ناراضی که طرفدار رفراندم شده بودند گرفته تا چپ و کمونیسم بود تا ببینند جنبش اعتراضی دانشجویان به کدام جهت میرود. حتی کودن ترین بخش رژیم متوجه انتخاب دانشجویان شدند و چپ بودن اعتراض دانشجویان در سال گذشته را دیدند و از آن درس گرفتند.
شایعه بود که احمدی نژاد به دانشگاه خواهد رفت و همراه با دانشجویان 16 آذر را گرامی میدارد. اما تجربه سال گذشته خاتمی و افتضاحی که بار آورد، همینطور اعتراض امسال دانشجویان به رئیس دانشگاه عمامه به سر داشتند شکست این تلاش را از همان ابتدا روشن کرد.
رژیم خاتمی و کل جبهه دو خرداد سالها برای جمهوری اسلامی وقت خریدند، تلاش کردند حائلی میان مردم و سیاهی جمهوری اسلامی باشند، تلاش کردند مهار کننده اعتراض و نفرت مردم از جمهوری اسلامی باشند. اینها در میان جنبش دانشجوئی برای دوره ای نفوذی داشتند و نهادهایی مانند دفتر تحکیم وحدت نماینده دو خرداد در جنبش دانشجوئی بود. اشتباه سال گذشته خاتمی این بود که هنوز به میزان نفوذ خود در میان دانشجویان متوهم بود. هنوز باور نمیکردند که مردم از دو خرداد و حتی استفاده از آنها برای تقابلی جدی با کل رژیم عبور کرده اند و سرنگونی طلبی بستر اصلی اعتراض مردم و بالطبع دانشجویان شده است. با همین توهم و امید به امکان کنترل اعتراض دانشجویان بود که خاتمی به دانشگاه رفت و البته جواب درخورد خود را از دانشجویان معترض و رادیکال گرفت.
در غیاب رادیکالیسم و چپ، دو خرداد و اصلاح طلبی دوره ای شانس ایفای نقش در اعتراض دانشجو را داشتند اما دیگر اسلام ناب محمدی و نمایندگان آن نه فقط شانسی ندارند بلکه صرفا جرقه ای بر آتش خاموش اعتراض دانشجو و مردم معترض هستند. این درسی بود که احمدی نژاد و جمهوری اسلامی از حضور سال گذشته خاتمی در دانشگاه گرفتند. حضور احمدی نژاد در دانشگاه به معنی اعلام جنگ علنی رژیم به داشنجویان بود. روشن بود حضور احمدی نژاد میتواند سر آغاز چنان اعتراض وسیعی در دانشگاه شود که دیگر نه با دفتر تحکیم وحدت و بقایای دو خرداد و نه با سپاه اوباش و نیروهای انتظامی قابل کنترل و سرکوب نخواهد بود. رژیم میداند جامعه منتظر جرقه ای برای انفجار نهایی است و دقیقا به همین دلیل از سر گذراندن "خطر" سیاست روشن در16 آذر بود.
امروز مردم جمهوری اسلامی "اصولگرا" با اسلام ناب خمینی و بی حفاظ تر، منفورتر و ایزوله تری را در مقابل خود دارند و رژیم از رودرورئی آشکار با مردم و بویژه جوانان و زنان که پاشنه آشیل جمهوری اسلامی هستند پرهیز میکند. امروز دیگر احمدی نژاد و دارو دسته اش جرات نمیکنند شاخ و شانه هایی را که اوایل پیروزیشان در انتخابات میکشدند را هم بکشند، میدانند که قدرت سرکوبشان تا چه حد کم است، میدانند نفرت مردم تا چه حد است و مهمتر اینکه میدانند که هر تقابلی میتواند آخرین جنگ میان مردم و رژیم اسلامی باشد. آخرین جنگ بین مردمی که از فقر و فلاکت و بیحقوقی مطلق به تنگ آمده اند و سالهاست که برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آمده اند و رژیمی سیاه که امروز از تقابل با مردم فرار میکند.
با توجه به همه این فاکتورها به اضافه قدرت نمائی چپ در سال گذشته و برافراشتن شعار آزادی وبرابری رژیم باید امسال به هر نحوی شده مانع برگزاری هر نوع مراسمی به مناسبت 16 آذر میشد. خطر اعتراض در 16 آذر فقط در دانشگاه نیست خطر در همه جا است، در مدارس، محل کار، خیابان، همه جا میتواند برای مردم معترض دانشگاه باشد. برای جوان معترض هر جائی میتواند دانشگاه باشد. برای رژیمی که قدرت و توان مقابله با مردم را ندارد، رودرروئی آشکار با مردم معترض حکم مرگش را دارد. آلودگی هوا فرمول شکست رژیم در مقابله با جوانان معترضی است که آپارتاید جنسی، فقرو فلاکت، بیکاری، نبود آزادی سیاسی و حاکمیت مذهب به تنگ آمده اند. جمهوری اسلامی عاجز از رودروئی با جوانان پشت حجاب آلودگی هوا مخفی شد و رئیس جمهورش به جای دانشگاه ترجیح داد به مکه برود! به این هیچ نامی جز شکست جمهوری اسلامی نمیتوان گذاشت. اگر سالهای گذشته دانشجویان با تظاهرات و شعار و مشتهای گره کرده و درگیری با چماقداران و نیروهای انتظامی رژیم را به عقب نشینی میکشاندند امسال بدون تظاهرات و شعار و درگیری و رژیم را به شکست کشاندند. دانشجویان امسال بدون هیچ تظاهراتی قدرت خود را نشان دادند. 16 آذر امسال پوچی تمام شاخ و شانه کشیدنهای رژیم را نشان داد. امسال در 16 آذر جمهوری اسلامی رسما شکست خود را از دانشجویان اعلام کرد. این راز پنهان پشت فرمول آلودگی هوای تهران و تعطیلی عمومی و منع رفت و آمد در روز 16 آذر است.
سايت ديدگاه http://www.didgah.net
ظاهرا جمهوری اسلامی خطر 16 آذر را از سر گذراند. آنهم با کمک آلودگی هوا!
دو روز قبل از 16 آذر جمهوری اسلامی اعلام کرد که وضعیت هوای تهران خطرناک است و درست به مدت دو روز یعنی دقیقا 16 آذر تمام مدارس، ادارات، بازار و کل شهر تهران را تعطیل اعلام کرد. اعلام منع رفت و آمد به بهانه آلودگی هوا! البته پلیس و پاسدار و چماقداران و نیروهای سرکوب رژیم شامل این تعطیلی و ممنوعیت نمیشدند، آنها برعکس آماده باش بودند که در مقابل هر نوع تحرکی از طرف دانشجویان و مردم آزادیخواه به میدان بیایند. جمهوری اسلامی ابتدا تهدید کرد و دندان نشان داد که با نیروهای حراست و بسیج و چماقدارانش علیه دانشجویان وارد میدان خواهد شد. برای پیشگیری یک آیت الله را رئیس دانشگاه کردند که خود این مسئله به کشمکشی جدی میان دانشجویان و رژیم تبدیل شد. اما بی نتیجه بودن همه این شاخ و شانه کشیدنها رژیم را وادار به تعطیلی کل شهر تهران کرد.
جمهوری اسلامی 16 آذر سال گذشته را از سر گذرانده و پتانسیل قوی اعتراض دانشجویان را دیده است، شعار آزادی و برابری، نان برای همگان، عکسهای چگوارا، مشتهای گره کرده و نفرت عظیم دانشجویان را هنوز فراموش نکرده اند. فراموش نکرده که دانشجویان معترض و رادیکال چه جوابی به بازمانده های اصلاح طلبان دادند و سخنرانی خاتمی را به صحنه محاکمه رژیم اسلامی تبدیل کردند. سال گذشته محک خوبی برای همه نیروهای سیاسی، از اپوزیسیون راست و بقایای دو خرداد و اصلاح طلبان ناراضی که طرفدار رفراندم شده بودند گرفته تا چپ و کمونیسم بود تا ببینند جنبش اعتراضی دانشجویان به کدام جهت میرود. حتی کودن ترین بخش رژیم متوجه انتخاب دانشجویان شدند و چپ بودن اعتراض دانشجویان در سال گذشته را دیدند و از آن درس گرفتند.
شایعه بود که احمدی نژاد به دانشگاه خواهد رفت و همراه با دانشجویان 16 آذر را گرامی میدارد. اما تجربه سال گذشته خاتمی و افتضاحی که بار آورد، همینطور اعتراض امسال دانشجویان به رئیس دانشگاه عمامه به سر داشتند شکست این تلاش را از همان ابتدا روشن کرد.
رژیم خاتمی و کل جبهه دو خرداد سالها برای جمهوری اسلامی وقت خریدند، تلاش کردند حائلی میان مردم و سیاهی جمهوری اسلامی باشند، تلاش کردند مهار کننده اعتراض و نفرت مردم از جمهوری اسلامی باشند. اینها در میان جنبش دانشجوئی برای دوره ای نفوذی داشتند و نهادهایی مانند دفتر تحکیم وحدت نماینده دو خرداد در جنبش دانشجوئی بود. اشتباه سال گذشته خاتمی این بود که هنوز به میزان نفوذ خود در میان دانشجویان متوهم بود. هنوز باور نمیکردند که مردم از دو خرداد و حتی استفاده از آنها برای تقابلی جدی با کل رژیم عبور کرده اند و سرنگونی طلبی بستر اصلی اعتراض مردم و بالطبع دانشجویان شده است. با همین توهم و امید به امکان کنترل اعتراض دانشجویان بود که خاتمی به دانشگاه رفت و البته جواب درخورد خود را از دانشجویان معترض و رادیکال گرفت.
در غیاب رادیکالیسم و چپ، دو خرداد و اصلاح طلبی دوره ای شانس ایفای نقش در اعتراض دانشجو را داشتند اما دیگر اسلام ناب محمدی و نمایندگان آن نه فقط شانسی ندارند بلکه صرفا جرقه ای بر آتش خاموش اعتراض دانشجو و مردم معترض هستند. این درسی بود که احمدی نژاد و جمهوری اسلامی از حضور سال گذشته خاتمی در دانشگاه گرفتند. حضور احمدی نژاد در دانشگاه به معنی اعلام جنگ علنی رژیم به داشنجویان بود. روشن بود حضور احمدی نژاد میتواند سر آغاز چنان اعتراض وسیعی در دانشگاه شود که دیگر نه با دفتر تحکیم وحدت و بقایای دو خرداد و نه با سپاه اوباش و نیروهای انتظامی قابل کنترل و سرکوب نخواهد بود. رژیم میداند جامعه منتظر جرقه ای برای انفجار نهایی است و دقیقا به همین دلیل از سر گذراندن "خطر" سیاست روشن در16 آذر بود.
امروز مردم جمهوری اسلامی "اصولگرا" با اسلام ناب خمینی و بی حفاظ تر، منفورتر و ایزوله تری را در مقابل خود دارند و رژیم از رودرورئی آشکار با مردم و بویژه جوانان و زنان که پاشنه آشیل جمهوری اسلامی هستند پرهیز میکند. امروز دیگر احمدی نژاد و دارو دسته اش جرات نمیکنند شاخ و شانه هایی را که اوایل پیروزیشان در انتخابات میکشدند را هم بکشند، میدانند که قدرت سرکوبشان تا چه حد کم است، میدانند نفرت مردم تا چه حد است و مهمتر اینکه میدانند که هر تقابلی میتواند آخرین جنگ میان مردم و رژیم اسلامی باشد. آخرین جنگ بین مردمی که از فقر و فلاکت و بیحقوقی مطلق به تنگ آمده اند و سالهاست که برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آمده اند و رژیمی سیاه که امروز از تقابل با مردم فرار میکند.
با توجه به همه این فاکتورها به اضافه قدرت نمائی چپ در سال گذشته و برافراشتن شعار آزادی وبرابری رژیم باید امسال به هر نحوی شده مانع برگزاری هر نوع مراسمی به مناسبت 16 آذر میشد. خطر اعتراض در 16 آذر فقط در دانشگاه نیست خطر در همه جا است، در مدارس، محل کار، خیابان، همه جا میتواند برای مردم معترض دانشگاه باشد. برای جوان معترض هر جائی میتواند دانشگاه باشد. برای رژیمی که قدرت و توان مقابله با مردم را ندارد، رودرروئی آشکار با مردم معترض حکم مرگش را دارد. آلودگی هوا فرمول شکست رژیم در مقابله با جوانان معترضی است که آپارتاید جنسی، فقرو فلاکت، بیکاری، نبود آزادی سیاسی و حاکمیت مذهب به تنگ آمده اند. جمهوری اسلامی عاجز از رودروئی با جوانان پشت حجاب آلودگی هوا مخفی شد و رئیس جمهورش به جای دانشگاه ترجیح داد به مکه برود! به این هیچ نامی جز شکست جمهوری اسلامی نمیتوان گذاشت. اگر سالهای گذشته دانشجویان با تظاهرات و شعار و مشتهای گره کرده و درگیری با چماقداران و نیروهای انتظامی رژیم را به عقب نشینی میکشاندند امسال بدون تظاهرات و شعار و درگیری و رژیم را به شکست کشاندند. دانشجویان امسال بدون هیچ تظاهراتی قدرت خود را نشان دادند. 16 آذر امسال پوچی تمام شاخ و شانه کشیدنهای رژیم را نشان داد. امسال در 16 آذر جمهوری اسلامی رسما شکست خود را از دانشجویان اعلام کرد. این راز پنهان پشت فرمول آلودگی هوای تهران و تعطیلی عمومی و منع رفت و آمد در روز 16 آذر است.
سايت ديدگاه http://www.didgah.net