سخنان احمدی نژاد بازتاب سیاست مماشات جویانه غرب
15 کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل سخنان احمدی نژاد را محکوم کردند. احمدی نژاد با سخنان خود دندان زهر آگین ولایت فقیه را چنان نمایان ساخت که جنب و جوشی جدید در سیاستهای جهانی ایجاد شد. این موضع گیری چندین پیام مشخص سیاسی به همراه داشت. این که رزیم تغییری نکرده و ذر بر همان پاشنه ای می چرخد که بنیانگذارش آن را بنیان نهاد. اساس این سیاست صدور انقلاب و ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی است. پیام احمدی نژاد با توجه به نقش جمهوری اسلامی در بحران و تشنجهای فعلی در منطقه و به ویژه شراکت رژیم در قدرت سیاسی در عراق، بیانی سیاسی است. این بیان مخاطبان خودش را در میان نیروهای عقب مانده، بنیادگرا و ارتجاعی دارد. وی در مقابل تهدید بردن پرونده هسته ای رژیم به شورای امنیت، اسرائیل و به نوعی مخالفان خود را آن هم از میان ابرقدرتها به جنگ دعوت می کند.
تفسیر بر سر این که چطور در این شرایط حساس که رژیم از هر طرف زیر فشار است رئیس آن چنین موضع گیری «احمقانه»ای کرده است متفاوت است. برخیها خوش دارند که این موضع گیری را به بی سیاستی و بی تجربگی او بگذارند و تعجب می کنند که چطور منافع نظام را نمی فهمد. حرف وی حرف جدیدی نیست. این حرف نه حرف او بلکه سیاست رهبر است که از زبان او بیان می شود. سخنان احمدی نژاد دقیقا از ماهیت این رژیم بر می آید. وقتی بنیان سیاست و گفتمان پایوران رژیم صدور انقلاب و ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی است طبیعی است که این سیاست به آرزو و راهیابی برای محو یک کشور از نقشه جهان بیانجامد. حرفهای احمدی نژاد دقیقا سیاسی و حساب شده بود. پایوران رژیم و نیز احمدی نژاد هیچگاه سیاست و موضعی بر اساس منافع مردم نگرفته اند که این بار حساب زیانهای این سیاست ماجراجویانه برای مردم را بکنند. تمامی سیاستها و حتا جایی که این سیاستهای ماجراجویانه به جنگ منتهی شده دقیقا بر اساس منافع نظام و در راستای حفظ خیمه نظام صورت گرفته است. این بار هم همین گونه موضع گیری شده است. تعیین روز قدس و محو شدن اسرائیل از نقشه جهان همان حرفهایی است که خمینی در ابتدای روی کار آمدنش بیان نمود. منوچهر متکی وزیر امور خارجه رژیم به درستی اظهارت احمدی نژاد را «راهبرد و سیاست 27 ساله جمهوری اسلامی» دانست. وی گفت در سال 1358 خمینی «با اعلام آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس، به صراحت گفته بود اسرائیل باید از بین برود. شعاری که هنوز بر دیوارها و تابلوهای بیشماری در ایران به چشم می خورد.»
مقاومت ایران، شورای ملی مقاومت و نیروهای اپوزیسیون دموکراتیک سالهاست که بر این نکته تاکید می کنند که این رژیم یک رژیم بنیادگرای اسلامی است و خطری جدی برای پیشرفت و توسعه در سطح جهان است. این رژیم بحران زا، تشنج آفرین و نیز در رویای رسیدن به قدرتی جهانی است. بنیادگرایان حاکم بر ایران در رسیدن به این قدرت از دستیابی به بمب اتمی تا همه گونه ابزاری استفاده خواهند کرد. اما اقدامهای ماجراجویانه چه در صحنه بین المللی و چه در رابطه با جنبشهای مردمی، از دید سیاستمداران و قدرتمندان جهان به دلیل مناسبات اقتصادی نادیده گرفته شده است. دولتهای بزرگ در مقابل این تروریسم و وحشگیری خود را برای مدتها به ناشنوایی و کوری زده تا بتوانند جیبهای سرمایه دارانشان را از مزایای کلان و باجهای رژیم پر نگاه دارند. احمدی نژاد در واکنش به موضع گیری کشورهای غربی، آنها را پر رو توصیف کرد. سیاستهای کرنش گرایانه غرب و لاس زدنهای آنها یکی از علتهای بیان آشکار چنین سیاستهای ماجراجویانه از طرف رژیم ایران است. سیاستهای مماشات جویانه کشورهای غربی و نیز سیاستهای ماجراجویانه رژیم به طور مستقیم مردم ایران و جنبشهای اجتماعی آن را زیر فشار قرار می دهد. این مردم هستند که بهای چنین سیاستها را می دهند.
15 کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل سخنان احمدی نژاد را محکوم کردند. احمدی نژاد با سخنان خود دندان زهر آگین ولایت فقیه را چنان نمایان ساخت که جنب و جوشی جدید در سیاستهای جهانی ایجاد شد. این موضع گیری چندین پیام مشخص سیاسی به همراه داشت. این که رزیم تغییری نکرده و ذر بر همان پاشنه ای می چرخد که بنیانگذارش آن را بنیان نهاد. اساس این سیاست صدور انقلاب و ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی است. پیام احمدی نژاد با توجه به نقش جمهوری اسلامی در بحران و تشنجهای فعلی در منطقه و به ویژه شراکت رژیم در قدرت سیاسی در عراق، بیانی سیاسی است. این بیان مخاطبان خودش را در میان نیروهای عقب مانده، بنیادگرا و ارتجاعی دارد. وی در مقابل تهدید بردن پرونده هسته ای رژیم به شورای امنیت، اسرائیل و به نوعی مخالفان خود را آن هم از میان ابرقدرتها به جنگ دعوت می کند.
تفسیر بر سر این که چطور در این شرایط حساس که رژیم از هر طرف زیر فشار است رئیس آن چنین موضع گیری «احمقانه»ای کرده است متفاوت است. برخیها خوش دارند که این موضع گیری را به بی سیاستی و بی تجربگی او بگذارند و تعجب می کنند که چطور منافع نظام را نمی فهمد. حرف وی حرف جدیدی نیست. این حرف نه حرف او بلکه سیاست رهبر است که از زبان او بیان می شود. سخنان احمدی نژاد دقیقا از ماهیت این رژیم بر می آید. وقتی بنیان سیاست و گفتمان پایوران رژیم صدور انقلاب و ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی است طبیعی است که این سیاست به آرزو و راهیابی برای محو یک کشور از نقشه جهان بیانجامد. حرفهای احمدی نژاد دقیقا سیاسی و حساب شده بود. پایوران رژیم و نیز احمدی نژاد هیچگاه سیاست و موضعی بر اساس منافع مردم نگرفته اند که این بار حساب زیانهای این سیاست ماجراجویانه برای مردم را بکنند. تمامی سیاستها و حتا جایی که این سیاستهای ماجراجویانه به جنگ منتهی شده دقیقا بر اساس منافع نظام و در راستای حفظ خیمه نظام صورت گرفته است. این بار هم همین گونه موضع گیری شده است. تعیین روز قدس و محو شدن اسرائیل از نقشه جهان همان حرفهایی است که خمینی در ابتدای روی کار آمدنش بیان نمود. منوچهر متکی وزیر امور خارجه رژیم به درستی اظهارت احمدی نژاد را «راهبرد و سیاست 27 ساله جمهوری اسلامی» دانست. وی گفت در سال 1358 خمینی «با اعلام آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس، به صراحت گفته بود اسرائیل باید از بین برود. شعاری که هنوز بر دیوارها و تابلوهای بیشماری در ایران به چشم می خورد.»
مقاومت ایران، شورای ملی مقاومت و نیروهای اپوزیسیون دموکراتیک سالهاست که بر این نکته تاکید می کنند که این رژیم یک رژیم بنیادگرای اسلامی است و خطری جدی برای پیشرفت و توسعه در سطح جهان است. این رژیم بحران زا، تشنج آفرین و نیز در رویای رسیدن به قدرتی جهانی است. بنیادگرایان حاکم بر ایران در رسیدن به این قدرت از دستیابی به بمب اتمی تا همه گونه ابزاری استفاده خواهند کرد. اما اقدامهای ماجراجویانه چه در صحنه بین المللی و چه در رابطه با جنبشهای مردمی، از دید سیاستمداران و قدرتمندان جهان به دلیل مناسبات اقتصادی نادیده گرفته شده است. دولتهای بزرگ در مقابل این تروریسم و وحشگیری خود را برای مدتها به ناشنوایی و کوری زده تا بتوانند جیبهای سرمایه دارانشان را از مزایای کلان و باجهای رژیم پر نگاه دارند. احمدی نژاد در واکنش به موضع گیری کشورهای غربی، آنها را پر رو توصیف کرد. سیاستهای کرنش گرایانه غرب و لاس زدنهای آنها یکی از علتهای بیان آشکار چنین سیاستهای ماجراجویانه از طرف رژیم ایران است. سیاستهای مماشات جویانه کشورهای غربی و نیز سیاستهای ماجراجویانه رژیم به طور مستقیم مردم ایران و جنبشهای اجتماعی آن را زیر فشار قرار می دهد. این مردم هستند که بهای چنین سیاستها را می دهند.
ایران نبرد