26 October 2005

وبلاگ آرش سرخ

برای او که نشست تا همه برخیزند!
به مناسبت درگذشت رزا پارکس, قهرمان جنبش برابری طلبی سیاهان آمریکا

در میان اخبار مختلف این دنیا, اخباری که اگر انسانی هنوز قلب انسانی در سینه داشته باشد برایش منبع تنفر و حال به هم خوردن می
باشند, امروز خبری, خبری کوچک در گوشه ی اخبار رسمی, توجهم را جلب کرد.
رزا پارکس از پیشگامان جنبش حقوق مدنی آمریکا درگذشت.
رزا پارکس کیست؟ راستش من برای اولین بار وقتی با اسم او آشنا شدم که فهمیدم روز تولد او با دوست دخترم یکی است.
او از فعالان حقوق سیاه پوستان در آمریکا بود که وقتی راننده ی اتوبوسی در ایالت آلابای آمریکا, از او خواست که صندلی اش را به مرد سفیدی بدهد که تازه وارد اتوبوس شده بود, با مخالفت رزا مواجه شد و در نتیجه دستگیر شد و به زندان رفت!

این کار ساده,اما انقلابی رزا فریادی علیه قوانین کثیف نژادپرستانه ی امریکای آن زمان بود. رزا از صندلی اش برنخواست و سرجایش نشست, تا هزاران نفر در همه جای امریکا برخیزند و بلافاصله با بایکوت اتوبوس های شهر مونتگمری, مبارزه ی سازمان یافته ای را آغاز کنند.هیچ کس در کل شهر دیگر حاضر به استفاده از اتوبوس ها نبود. مانند هر مقطع تاریخی دیگری از مبارزات مردم, همکاری مردم مونتگمری(اعم از سفید و سیاه) در طول کمپین "بایکوت اتوبوس های مونتگمری" به قدری انسانی و زیبا و به یادماندنی است که اشک بر چشم انسان می آورد. صندوق های کمک مالی به مردمی که به هر حال نیاز به حمل و نقل داشتند در سراسر آمریکا شروع به کار کردند, هزاران نفر (و بخصوص هزاران زن خانه دار) با ماشین هایشان به خیابان آمدند و به مردم در حمل و نقل کمک کردند. راننده های تاکسی نرخ 10 سنت در بعضی مسیرها مسافران را سوار می کردند و حتی گروهی کفش های مخصوصی برای پیاده روی طولانی (که بخش اجباری از زندگی بسیاری از کارگران مونتگمری بود) طراحی کردند!گویی مردم در قلب آمریکا, برای مدتی دنیای رقابت و پول و سرمایه را فراموش کرده بودند و به یاری یک دیگر برخواسته بودند. گویی به قول مولوی "روزگار اصل خویش" را باز می جستند .کمپین "بایکوت اتوبوس های مونتگمری" با موفقیت پیش رفت و در کمتر از یک سال به پیروزی قاطعی دست یافت. دادگاه عالی ایالت متحده, قانون مربوط به ارجحیت سفیدپوستان در اتوبوس را در سراسر ایالت آلاباما غیرقانونی و ملغی اعلام کرد.اما نه آن صحنه های زیبای انسانی و نه حتی پیروزی کمپین مونتگمری, مهمترین دستاورد حرکت انقلابی رزا نبود. از دل این حرکت بود که رهبر گمنامی که در به پیروزی رساندن کمپین نقش وِیژه ای داشت, بیرون آمد. مارتین لوتر کینگ جونیور. و بعدها هم او بود که رهبری مبارزات برابری طلبانه ی سیاهپوستان آمریکا را به دست گرفت و از "رویایش" سخن گفت تا جامعه ی آمریکا از شر بسیاری از قوانین کثیف نژادپرستانه راحت شود و نقطه ی آغاز همه ی این ها وجدان آگاه یک انسان بود. صدای اعتراض رزا که نمی خواست هر خزعبلی را به عنوان "نظم و قانون" بپذیرد.
رزا پارکس در 92 سالگی درگذشت. او در حالی از بین ما رفت که از محبوب ترین شخصیت های تاریخ آمریکاست. او را بسیار محترم می شمارند, به نامش تمبر و مدال چاپ می کنند و آن اتوبوس تاریخی که او روزی از یکی از صندلی هایش آن حماسه را رقم زد, امروز در موزه ای نگهداری می شود.
اما علیرغم همه ی اینها باید که بگوییم در دنیای کثیف معاصرمان, راسیسم و نژادپرستی و قوم پرستی همه جا را پر کرده است و گویی کسی هم از آن ککش نمی گزد.در حالی که همه تبعیضات علیه سیاهان آمریکا را همچون نسل کشی های هیتلری جنایات راسیستی می دانند و محکوم می کنند, همین امروز راسیسم نوین, یعنی تقسیم انسان ها بر حسب نژاد را به متن جامعه تبدیل کرده اند و گویی باید آن را از پیش بپذیری. باید بپذیری که اگر در قلب اروپا در خانواده ی مسلمانی متولد شوی, خواسته ها و نیازها و علایق و "ارزش"هایت متفاوت است. باید بپذیری که یک سری روشن فکر نشسته اند و "مطالعه"! کرده اند و فهمیده اند که انسان در قالب فرهنگش معنی پیدا می کند!
امروز که هر لجن و کثافتی را از قرون وسطی بلند کرده اند و می خواهند به عنوان نظم نوین" و مطالعات و تحقیقات نوین آکادمیسین ها به خوردت بدهند, بشریت و انسانیت به هزاران رزا پارکس نیاز دارد که از جا برخیزند و به "بدیهیات" و پیش فرض های کثیف این دنیا, از قانون اساسی سیاه عراق تا عروج راسیسم تحت عنوان مولتی کالچرالیسم و نسبیت فرهنگی در سراسر جهان, نه بگویند. امروز به هزاران نفر مانند مردم دهه ی 50 مونتگمری نیاز داریم که این "نه" را عملی کنند و تا پیروزی از پای ننشینند.
همه ی ما, در زندگی هر روزه مان, بارها و بارها به درخواست "راننده های اتوبوس" برای نشستن روی صندلی عقبی تنها به جرم تفاوت نژادمان پاسخ مثبت می دهیم. این امر آنقدر برایمان بدیهی شده که بی هیچ شکی این کار را می کنیم.
اما مهم نیست که چقدر این کثافات را هر روزه عادی جلوه می دهند و به عنوان قانون تصویبش می کنند و ظاهرا رای مردم را هم در موردش جمع می کنند, باید محکم بر صندلی خود بنشینیم و بگوییم "نه".
باشد که از پس هر نشستن, هزاران و میلیون ها نفر برخیزند و دنیای بهتری رقم زنند.

http://www.redarash.com/