26 August 2007

مهدی سامع: زمین زیر پای ولایت فقیه می لرزد



زمین زیر پای ولایت فقیه می لرزد



مهدی سامع



طی ماه گذشته تعداد زیادی از زنان و مردان میهن ما به اتهامات واهی «محاربه و افساد فی الارض»، « تجاوز به عنف» و ....در تهران، مشهد، زاهدان، گرگان، ساوه، گنبد کاووس، تبریز و ....در بیدادگاههای «ویژه امنیتی» محاکمه و در ملاءعام به دار آويخته شدند. نظام منحط و منفور ولایت فقیه با 20 برابر کردن اعتبارات امنیتی نشان داد که امنیت حاکمیت بیش از آن لرزان است که سرکردگان فرومایه این نظام بتوانند با هیاهو و توسل به رذیلانه ترین شیوه ها آن را پنهان کنند. رقص زنان و مردان بر چوبه های دار و پیچ و تاب پیکر خونین آنان بر تختهای شکنجه و زیر تازیانه های دژخیمان، روشنترین نشانه ترس و وحشت حاکمان جنایتکار ایران است.

تاثیر دهها مانور «گردانهای عاشورا و الزهرا» با لبخند پر معنی مجید کاوسی بر پایه چوبه دار رنگ می بازد. زمین زیر پای سران رژیم به لرزه درآمده و واکنش قاضی مرتضوی از آخرین سخنان زنده یاد مجید کاوسی که در آن ذره ای ندامت و پشیمانی وجود نداشته، پوسیده بودن ولایت جهل و ستمکاری را افشا می کند. این چوبه های دار و این تختهای شکنجه و این به بند کشیدنها نتوانسته عطش آزادی را فرونشاند و شعله مبارزه را خاموش کند. مبارزه بی امان مردم ایران، پایه های فرتوت ولایت خامنه ای را در سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» هر روز بیش از روز قبل ویران می کند و تب و تاب مبارزه دورانساز مردم، شهامت جوانان و مقاومت زنان و ایستادگی زندانیان سیاسی که جملگی بار مبارزه برای آزادی را بر دوشهای خود حمل می کنند، فرومایه گان حاکم را مجبور کرده تا پلیدی و رذالت خود را به شکل عریان به نمایش بگذارند. حرفهای پاسدار احمدی نژاد در واکنش به خیزش دانشجویان میهن ما نمونه ای از این واکنشهای وحشت آلود و البته حقیرانه است. احمدی نژاد که خطرناکترین «میکروب» برای ایران است، جوانان را «اشرار» می نامد که «يا بايد اصلاح بشن يا دربند بشن» و «يا همين كاري كه اين خيلي خوب بود.» منظور این پاسدار حقیر و فرومایه از «همین کار» اعدامها می باشد. او می گوید:

«ببينيد طرح امنيت اجتماعي يك چيز ضروري است.... طبيعت كار اين است كه دولت از تامين امنيت مردم با تمام توان دفاع مي كند به خصوص برخورد با اين اشرار, اينها اصلا همه بايد دفاع كنند مردم ما هم كه مي دونيد بسيار خوشحالند از اين كه اين آدمهايي که آدم تعجب مي كنه چطور يك انسان به اين جا مي رسه، چطور به اين جا مي رسه. من كه خودم قبلا در يك موضوعي كه پيش اومد برايم، در حاشيه اون موضوع با يكسري از اين باندها ديدم عجب، چي هستند اينها، اينها يك دونه شون هم مثل ميكروب خطرناكه. خب اينها يا بايد اصلاح بشن يا دربند بشن يا همين كاري كه اين خيلي خوب بود.»(تلويزيون شبكه دو، پنج شنبه 4 مرداد)
روزی که دانشجویان دلیر پلی تکنیک تهران در مقابل چشمان احمدی نژاد عکسهای او را به آتش کشیدند، عزم خود را برای نابودی میکروب ولایت فقیه از جامعه ایران نشان می دادند و امروز دست نشانده ولی فقیه برای فرونشاندن شعله های خشم و نفرت مردم ایران، چوبه های دار و شکنجه گاهها را به رخ می کشد. همین حرفهای چندش آور گماشته ولی فقیه دلیل روشنی بر نفرت عمومی از نظام حاکم است. همین حرفها نشان می دهد که تهدید اصلی برای نظام ولایت فقیه مردم ایران هستند و سرهمبندیهای آیت الله خامنه ای برای اثبات «دشمن خارجی» به مثابه «تهدید اصلی» فاقد کوچکترین ارزش است. ولی فقیه نظام می تواند به گماشتگانش دستور هرگونه سرکوب و ستمگری بدهد، می تواند با شکنجه و اعدام بر قدرت تکیه زند و با غارت منابع مردم ایران بر تنور جنگ و بنیادگرایی بدمد. اما او نمی تواند با این شیوه ها ضعف، بحران و وحشت ولایتش را پنهان کند. از این به بند کشیدنها، داغ و درفش به رخ کشیدنها و از این چوبه های دار هیچ کس علامت و نشان قدرت دریافت نمی کند. وقتی پاسدار محمد علی موسوی(جانشين فرماندهی ناحيه مقاومت بسيج مالک اشتر) خبر از مانور «علويون و فاطميون» که طی 21 روز « ۱۷گردان عاشورا و هشت گردان الزهرا با عملياتهای دفاع از کوی و برزن، مقابله با ناآرامیها را تمرين می کنند»(کیهان، پنج شنبه 28 تیر) را می دهد و هنگامی که پاسدار حسين ذوالفقاري( جانشین فرمانده نيروي انتظامي) در توصیف فتوحات طرح «ارتقاي امنيت اجتماعي» خبر می دهد که مزدوران رژیم «977هزار تن را در تهران مورد بازجويي خياباني قرار داده اند و 4209 تن دستگير كرده اند(ايسنا 11مرداد)، و زمانی که پاسدار رضا زارعي فرمانده نيروي انتظامي در استان تهران در توصیف فتوحات طرح «ارتقاي امنيت اجتماعي» مدعی می شود که «4 هزار نفر به دليل اوباش‌گري و ايجاد مزاحمت توسط پليس دستگير شدند.طي دو ماهه 68مكان عرضه پوشاك غيرمجاز در استان تهران شناسايي و پلمب شد. در استان تهران به 93هزار نفر تذكر داده شد و 4هزار و 12 نفر شامل دوهزار و 891 زن به مقر پليس هدايت شدند» (فارس 17مرداد)، هیچ کس این بگیر و ببندها را ناشی از قدرت ارزیابی نخواهد کرد و از آن مهمتر در شرایطی که فقط در تهران «977هزار تن» مورد بازجویی خیابانی قرار گرفته اند،

دیگر برای هیچ کس جای تردید نمی ماند که زمین زیر پای حکام ایران به لرزه افتاده است. در مقابل زندان، شکنجه و اعدام، مردم ایران مقاومت و ایستادگی را برگزیده اند. به این مقاومت تن بسپاریم.


http://www.iran-nabard.com/
ایران نبرد