22 August 2007

حسین درخشان: افسانه‌ی میانه‌روی رفسنجانی

افسانه‌ی میانه‌روی رفسنجانی




آدمی که حرف از میانه‌روی و عقلانیت و وطن‌دوستی رفسنجانی بزند
یا چیزی به اسم شرم و حیا نمی‌شناسد
یا اینکه «حاج‌آقا» نانش را می‌دهد

خیلی جالب است که یک‌دفعه روزنامه‌نگارهای رفسنجانیست می‌خواهند رفسنجانی را به عنوان سمبل میانه‌روی به ما بچپانند.

مثلا مطلب تازه‌ی زیدآبادی را نگاه کنید که سعی می‌کند به بهانه‌ی جلد تازه‌ی خاطرات پایان‌ناپذير رفسنجانی او را به عنوان فرشته‌ی نجات‌بخش ایران نشان دهد. تیتر مطلب
«واکنش تندروها به خاطرات هاشمی رفسنجانی» طوری القا می‌کند که انگار هر کس منتقد یا مخالف رفسنجانی است الزاما تندرو است و الزاما طرفدار احمدی‌نژاد است.

یکی دو هفته است که رفسنجانی و ماشین پروپاگانداایش -- که ماشاالله به طرز جالبی تقریبا تمام خبرنگاران خارجی ساکن ایران و نیز بسیاری از روزنامه‌نگاران سابقا «اصلاح‌طلب» را در ایران و اروپا و آمریکا (از ابراهیم نبوی و حسین باستانی و امید معماریان با تمام اسم‌های مستعارشان بگیرید تا قوچانی و منتجبی و زیدآبادی تا رابین رایت و رابرت تیت و دلفین مینویی و ...) شامل می‌شود -- شروع کرده‌اند به تبلیغ برای سرور و سالارشان با این محور که اگر رفسنجانی بیاید ایران دست از «ماجراجویی اتمی» و «نقض حقوق بشر» و اینها دست برمی‌دارد و با آمریکا هم کنار می‌آید.

خیلی جالب است که فکر کرده‌اند مردم عادی فراموش کرده‌اند که همین رفسنجانی بود که به کمک احمد خمینی کثیف‌ترین و شدیدترین برخوردهای اول انقلاب را با ملی-مذهبی‌ها و بنی‌صدر و بعدتر چپ‌ها و منتظری و بعد هم طرفداران میرحسین موسوی و خاتمی کردند.

کسی یادش نرفته که در زمان همین رفسنجانی گوگولی بود که عباس عبدی بخاطر چهارتا مقاله در انتقاد از سیاست‌های اقتصادی دولت او نزدیک به یک‌سال به زندان رفت. بسیاری از ترورهای مخالفین جمهوری اسلامی در داخل و خارج در زمان مسوولیت همین رفسنجانی ناناز اتفاق افتاد. وزارت اطلاعات زیر مسسولیت مستقیم رفسنجانی وارد آن کثافت‌کاری‌های اقتصادی و قتل منتقدان و نویسندگان شد.

کسی یادش نرفته که چطور وقتی ماجرای معامله‌ی رفسنجانی با دست‌راستی‌ترین و فاسدترین مسوولین امنیتی آمریکا در زمان ریگان توسط مهدی هاشمی فاش شد چه بلایی سر او آمد.

این بشر بخاطر منافع شخصی خودش و دوروبری‌هایش بزرگترین لطمه‌ها را به ایران از هر نظر که فکرش را بکنید زده است و فکر نمی‌کنم تا وقتی از شرش خلاص نشویم بسیاری از کثافت‌کاری‌هایش، بخصوص در سال‌های آخر زندگی خمینی که عملا او و احمد خمینی مملکت را از طریق می‌چرخاندند، آشکار شود.

آدمی که حرف از میانه‌روی و عقلانیت و وطن‌دوستی رفسنجانی بزند یا چیزی به اسم شرم و حیا نمی‌شناسد یا اینکه «حاج‌آقا» نانش را می‌دهد.

اگر آقایان توانستند احمدی‌نژاد را جای جورج کلونی بفروشند، رفسنجانی را هم می‌توانند به عنوان میانه‌رو به ملت قالب کنند.