اکنون هنگامه ی فریاد است و اعتراض، زمان خشم است و خروش. نه نشستن و بر مصیبت ملی مان مرثیه خواندن. هنگامه ای است که امواج کوبنده ی حقانیت و دادخواهی ایرانیان باید تن سخت صخره های مصلحت جویی ها و سیاست پیشگی های جهانی را در هم بپیچد، شایسته است سفر خاتمی به امریکا مورد اعتراض هم آوا و یکپارچه ی ایرانیانی قرار گیرد که تروریسم و کشتار انسا نهای بیگناه را بر نمی تابند،ایرانیانی که از ژرفای دل و جان از آزادی سخن می گویند، برای آزادی می نویسند، ایرانیانی که مفهوم روشن و صریح میهن پرستی را می شناسند وخود را وامدار سرزمین کهن و فرهنگ پرور ایران می دانند. نیاخاک ارجمندی که زخم خورده و خسته از یورش و تاخت و تاز غاصبان و اشغالگران اسلامی اما همچنان استوار و شکوهمند، چشم در راه فداکاری وهمبستگی فرزندانش دوخته است
.
اعتراض علیه سفر محمد خاتمی به آمریکا
سیندخت پارسی
بار دیگر درعرصه ی نمایشها و سیرکهای سیاسی، حضور پر تکاپو و شیادانه ی "خاتمی گفتگوی تمدنها" را به تماشا نشسته ایم. او با لبخند مزورانه و ردا و عبای ابریشمی و گرانبهایش از انزوا خارج شده و به صحنه باز می گردد تا با سخنانی بافته از تار و پود ریا و تزویر به سیاستهای نامتعارف اتمی حکومت اسلامی از زاویه ی دید و نگرش افکارعمومی جهان جامه ای مقبول پوشانیده و زمان و وقت بیشتری را برای تحقق اهداف شوم حکومت اسلامی از جامعه ی جهانی خریداری کند.
با کنکاش و بررسی کوتاه شخصیت سیدمحمد خاتمی و مضحکه ی سفر قریب الوقوع او به امریکا بلاهت و جنون حا کم بر سیاستهای جهانی هر چه بیشتر آشکار گردیده و نقش تعیین کننده ی ایرانیان آزاده در اعتراض همگانی به چنین سفری ضرورت می یابد.
او با تصدی وزارت ارشاد ، مدیریت تبلیغات جنگ را به نحو احسن هدایت و سازماندهی می کرد، با خرسندی نظاره گر اهدای صدها هزار کلید ساخت تایوان به نوجوانان و جوانان خام اندیش و سا ده لوحی بود که با آوای گوشخراش و تهییج کننده ی "شیپورچی جهنم، آهنگران" راهی به سوی بهشت موعود و دیدار و همنشینی با حوروشان و پری پیکران جستجو می کردند. همان نوجوانان ناآگاه و مسخ شده ای که بسیاری ازآنها از کلاس درس و نیمکتهای مدرسه به خطوط مقدم جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند تا در نقش جاده صاف کن و مین یاب انسانی راه لشکریان اسلام را به سوی دروازه های بهشت بگشایند و این یکی از برجسته ترین دستاوردها یی است که در سیاه نامه ی خاتمی فریبکار ثبت شده است.
یکی دیگراز افتخارات دوران سراب گونه ی تدارکاتچی ولایت فقیه، در لوای شعار جامعه مدنی، طرح نوآورانه ی اعدام با جرثقیل در ملاعام بود. بی گمان در هیچ نقطه از سرای خاکی تا پیش از ظهورخاتمی، جوامع بشری به کاربرد خلاقانه ی جرثقیل برای اعدام عناصر سرکش و طغیانگر پی نبرده بودند.
پروژه ی تکمیل و توسعه ی قتلهای زنجیره ای، گسترش و فراگیری روسپیگری، فقر واعتیاد، و در نطفه خفه ساختن خیزشها و جنبشهای دانشجویی و کارگری و صنفی از دیگ رمیوه های درختی بودند که ریشه های آن درخت در خون و تعفن و دروغ و خیانت به ایران و هویت واصالت ایرانی و جنایت برعلیه انسانیت،ازسال 57 هستی و پرورش یافته و رشد و نمو نموده بود.
"خاتمی گفتگوی تمدنها" هیچگاه به مبتکر نخستین و راستین مبحث گفتگوی تمدنها که شهبانو فرح پهلوی بوده اند اشاره ای نداشت چرا که برای غارتگر خانگی، ربودن ایده و طرح با دزدی سرمایه های ملی و یا غصب حقوق ملی ایرانیان تفاوتی ندارد. او از آغاز شکل گیری انقلاب سرخ و سیاه همواره یکی از سرسخت ترین و پرشورترین پشتیبانان تجهیز و سازماندهی بازوی نظامی حزب الله و دیگرجوخه های مرگ اسلامی بوده است . شاید در درازای تکوین و گسترش جوامع انسانی هیچگاه فردی اینچنین به آرمانهای مردمی که نادانسته از هراس مارغاشیه به نیش عقرب جراره پناه آورده بودند، پشت نکرد و خیانت نورزید.
و اینک که با آتش بس برقرار شده بین حزب الله و اسراییل و فوریت اجرای قطعنامه ی 1701، بسیاری از دولتهای اروپایی و حتی دولت ترکیه پس از بروز 3 انفجا ر در استانبول و مارماریس، آمادگی نیروهای ارتش خود را برای اعزام به جنوب لبنان اعلام داشته اند و نیروهای پاسدار صلح بین المللی به همراهی ارتش لبنان می روند که سد دفاعی مستحکمی در برابر نفوذ و بازسازی مجدد نیروهای حزب الله در جنوب لبنان پدیدآورند، ج.ا ناگزیر است برگ های دیگر خود را بازی کند. ایجاد تشنج و بحران دامنه دارتر در عراق، افغانستان، پاکستان و افزایش بمب گذاری ها درمناطق مختلف جهان، چیدن و حرکت مهره های ریز و درشت بر صفحه شطرنج سیا سی.
از آخوند عبادی گرفته تا گنجی و خاتمی و کمونیستهای دوآ تشه و جبهه ی صلح طلبان جهان که هرگونه برخورد و تقابل قاطع بین المللی با جمهوری اسلامی را خط قرمز و غیرقابل عبور تلقی کرده و ناصحانه و مشفقانه به رهبران سیاسی آمریکا و اروپا توصیه می کنند تا با جمهوری اسلامی مذاکره کنید، مبادا ترک بردارد چینی نازک شرم وآزرم جمهوری اسلامی .
اکنون هنگامه ی فریاد است و اعتراض، زمان خشم است و خروش. نه نشستن و بر مصیبت ملی مان مرثیه خواندن. هنگامه ای است که امواج کوبنده ی حقانیت و دادخواهی ایرانیان باید تن سخت صخره های مصلحت جویی ها و سیاست پیشگی های جهانی را در هم بپیچد، شایسته است سفر خاتمی به امریکا مورد اعتراض هم آوا و یکپارچه ی ایرانیانی قرار گیرد که تروریسم و کشتار انسا نهای بیگناه را بر نمی تابند،ایرانیانی که از ژرفای دل و جان از آزادی سخن می گویند، برای آزادی می نویسند، ایرانیانی که مفهوم روشن و صریح میهن پرستی را می شناسند وخود را وامدار سرزمین کهن و فرهنگ پرور ایران می دانند. نیاخاک ارجمندی که زخم خورده و خسته از یورش و تاخت و تاز غاصبان و اشغالگران اسلامی اما همچنان استوار و شکوهمند، چشم در راه فداکاری وهمبستگی فرزندانش دوخته است.
به سیاستهای پیش برنده و گام به گام ج.ا برای تسخیر و مخدوش نمودن افکارعمومی جهانیان در جهت اطاله ی زمان تا دستیابی به بمب الله امکان و مجال کامیابی و موفقیت ندهیم.
سفر خاتمی و دیگرعناصرشناخته شده ی حکومت اسلامی به آمریکا و کشورهای آزاد جهان سند محکومیت سیاست بازانی است که لاف از جنگ با تروریسم می زنند اما برای رهبران ترور فرش قرمز می گسترند. بیاییم و با هم بودن و عتراض همگانی را برای لغو و یا دشوارساختن سفر خاتمی دیگر بار تجربه کنیم و یقین داشته باشیم ایرانیان هدفمند وآزاده در کنارهم و با هم از پتانسیل وتوانایی شگفت انگیزی در تغییر و دگرگونی شرایط موجود و نجات ایران از مخاطره انگیزترین فصل زندگی ملی ایرانیان برخوردار خواهند گردید.
با کنکاش و بررسی کوتاه شخصیت سیدمحمد خاتمی و مضحکه ی سفر قریب الوقوع او به امریکا بلاهت و جنون حا کم بر سیاستهای جهانی هر چه بیشتر آشکار گردیده و نقش تعیین کننده ی ایرانیان آزاده در اعتراض همگانی به چنین سفری ضرورت می یابد.
از خاتمی می توان به عنوان یکی از شاخص ترین چهره هایی نام برد که همراه وهمگام با رفسنجانی بهرمانی و محسن رضایی در جنگ هشت ساله ی ایران وعراق ازآتش بیاران معرکه و جنگ افروزانی به شمار می آمدند که تداوم جنگ هستی سوز و کشتار میلیونها پی رو جوان ایرانی را تضمین ماندگاری مدینه جاهله شان می دا نستند. مدینه ی جاهله ای که همچون پرنده ای دوزخی بالهای طاعونی و سیاهش را بر سرتاسر ایران گسترانیده بود.
او با تصدی وزارت ارشاد ، مدیریت تبلیغات جنگ را به نحو احسن هدایت و سازماندهی می کرد، با خرسندی نظاره گر اهدای صدها هزار کلید ساخت تایوان به نوجوانان و جوانان خام اندیش و سا ده لوحی بود که با آوای گوشخراش و تهییج کننده ی "شیپورچی جهنم، آهنگران" راهی به سوی بهشت موعود و دیدار و همنشینی با حوروشان و پری پیکران جستجو می کردند. همان نوجوانان ناآگاه و مسخ شده ای که بسیاری ازآنها از کلاس درس و نیمکتهای مدرسه به خطوط مقدم جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند تا در نقش جاده صاف کن و مین یاب انسانی راه لشکریان اسلام را به سوی دروازه های بهشت بگشایند و این یکی از برجسته ترین دستاوردها یی است که در سیاه نامه ی خاتمی فریبکار ثبت شده است.
یکی دیگراز افتخارات دوران سراب گونه ی تدارکاتچی ولایت فقیه، در لوای شعار جامعه مدنی، طرح نوآورانه ی اعدام با جرثقیل در ملاعام بود. بی گمان در هیچ نقطه از سرای خاکی تا پیش از ظهورخاتمی، جوامع بشری به کاربرد خلاقانه ی جرثقیل برای اعدام عناصر سرکش و طغیانگر پی نبرده بودند.
پروژه ی تکمیل و توسعه ی قتلهای زنجیره ای، گسترش و فراگیری روسپیگری، فقر واعتیاد، و در نطفه خفه ساختن خیزشها و جنبشهای دانشجویی و کارگری و صنفی از دیگ رمیوه های درختی بودند که ریشه های آن درخت در خون و تعفن و دروغ و خیانت به ایران و هویت واصالت ایرانی و جنایت برعلیه انسانیت،ازسال 57 هستی و پرورش یافته و رشد و نمو نموده بود.
"خاتمی گفتگوی تمدنها" هیچگاه به مبتکر نخستین و راستین مبحث گفتگوی تمدنها که شهبانو فرح پهلوی بوده اند اشاره ای نداشت چرا که برای غارتگر خانگی، ربودن ایده و طرح با دزدی سرمایه های ملی و یا غصب حقوق ملی ایرانیان تفاوتی ندارد. او از آغاز شکل گیری انقلاب سرخ و سیاه همواره یکی از سرسخت ترین و پرشورترین پشتیبانان تجهیز و سازماندهی بازوی نظامی حزب الله و دیگرجوخه های مرگ اسلامی بوده است . شاید در درازای تکوین و گسترش جوامع انسانی هیچگاه فردی اینچنین به آرمانهای مردمی که نادانسته از هراس مارغاشیه به نیش عقرب جراره پناه آورده بودند، پشت نکرد و خیانت نورزید.
و اینک که با آتش بس برقرار شده بین حزب الله و اسراییل و فوریت اجرای قطعنامه ی 1701، بسیاری از دولتهای اروپایی و حتی دولت ترکیه پس از بروز 3 انفجا ر در استانبول و مارماریس، آمادگی نیروهای ارتش خود را برای اعزام به جنوب لبنان اعلام داشته اند و نیروهای پاسدار صلح بین المللی به همراهی ارتش لبنان می روند که سد دفاعی مستحکمی در برابر نفوذ و بازسازی مجدد نیروهای حزب الله در جنوب لبنان پدیدآورند، ج.ا ناگزیر است برگ های دیگر خود را بازی کند. ایجاد تشنج و بحران دامنه دارتر در عراق، افغانستان، پاکستان و افزایش بمب گذاری ها درمناطق مختلف جهان، چیدن و حرکت مهره های ریز و درشت بر صفحه شطرنج سیا سی.
از آخوند عبادی گرفته تا گنجی و خاتمی و کمونیستهای دوآ تشه و جبهه ی صلح طلبان جهان که هرگونه برخورد و تقابل قاطع بین المللی با جمهوری اسلامی را خط قرمز و غیرقابل عبور تلقی کرده و ناصحانه و مشفقانه به رهبران سیاسی آمریکا و اروپا توصیه می کنند تا با جمهوری اسلامی مذاکره کنید، مبادا ترک بردارد چینی نازک شرم وآزرم جمهوری اسلامی .
اکنون هنگامه ی فریاد است و اعتراض، زمان خشم است و خروش. نه نشستن و بر مصیبت ملی مان مرثیه خواندن. هنگامه ای است که امواج کوبنده ی حقانیت و دادخواهی ایرانیان باید تن سخت صخره های مصلحت جویی ها و سیاست پیشگی های جهانی را در هم بپیچد، شایسته است سفر خاتمی به امریکا مورد اعتراض هم آوا و یکپارچه ی ایرانیانی قرار گیرد که تروریسم و کشتار انسا نهای بیگناه را بر نمی تابند،ایرانیانی که از ژرفای دل و جان از آزادی سخن می گویند، برای آزادی می نویسند، ایرانیانی که مفهوم روشن و صریح میهن پرستی را می شناسند وخود را وامدار سرزمین کهن و فرهنگ پرور ایران می دانند. نیاخاک ارجمندی که زخم خورده و خسته از یورش و تاخت و تاز غاصبان و اشغالگران اسلامی اما همچنان استوار و شکوهمند، چشم در راه فداکاری وهمبستگی فرزندانش دوخته است.
به سیاستهای پیش برنده و گام به گام ج.ا برای تسخیر و مخدوش نمودن افکارعمومی جهانیان در جهت اطاله ی زمان تا دستیابی به بمب الله امکان و مجال کامیابی و موفقیت ندهیم.
سفر خاتمی و دیگرعناصرشناخته شده ی حکومت اسلامی به آمریکا و کشورهای آزاد جهان سند محکومیت سیاست بازانی است که لاف از جنگ با تروریسم می زنند اما برای رهبران ترور فرش قرمز می گسترند. بیاییم و با هم بودن و عتراض همگانی را برای لغو و یا دشوارساختن سفر خاتمی دیگر بار تجربه کنیم و یقین داشته باشیم ایرانیان هدفمند وآزاده در کنارهم و با هم از پتانسیل وتوانایی شگفت انگیزی در تغییر و دگرگونی شرایط موجود و نجات ایران از مخاطره انگیزترین فصل زندگی ملی ایرانیان برخوردار خواهند گردید.