دكتر كاظم وديعى:
شبح هراسناك حزب الله "ايران" بر خاورميانه
........................................................................
حمله به حماس و حزب الله پيش درآمدى است بر جنگى پر دامنه تر عليه بنيادگرايان و اسلام سياسى كه رسالت آن تنها بر عهده آمريكا نيست و سرزمين هاى اعراب مسلمان بر آن پاى خواهند فشرد و از مشاركت هاى مالى و نظامى مضايقه نخواهند كرد. ولى اين جنگ در هر كجا حتماً نظامى و مسلحانه نخواهد بود. اگر دست آمريكا در عراق بند نبود، ممكن بود آمريكا نقش مهمترى بازى كند ولى اينك آمريكا به ابتكارات اروپا و حتى روسيه ميدان خواهد داد بى آن كه كم و كسرى در كمك هاى اساسى بنهد.
برهم خوردن تعادل ها
آيت الله سيستانى در عراق عليه ولايت فقيه موضعى فكرى و سياسى گرفته است كه تازگى ندارد ولى استقبالى كه در تمام سرزمين هاى اسلامى مسلمانان از فتاوى وى به عمل آورده اند، موجب گسترش نفوذ ديدگاه هاى او در پاكستان و هندوستان و آسياى مركزى هم شده است كه اگر همدلى و همفكرى الازهر بر آن مزيد شود تعادل قواى دينى و عقيدتى در سراسر جهان اسلام به نفع صلح برهم خواهد خورد و اين مهم بيشتر به درك صحيح اخوان المسلمين دارد از شرايط جديد نيروهاى مذهبى و طرق نجات اسلام از چاه ويل استبداد دينى.
همدستى حماس و حزب الله به رهبرى خالد مشعل و كشيده شدن آنها در دام گسترده جمهورى اسلامى جز نوعى ماجراجوئى نيست زيرا نه صلح و صلاح فلسطينيان را تأمين مى كند به دست حماس و نه امنيت و استقلال لبنان را به دست حزب الله.
رفاقت و همكارى بشارالاسد سوريه با ايران احمدى نژاد ظاهرى است و سوريه خوب مى داند كه ديگر به لبنان نمى تواند برگردد و چه بهتر برادر بزرگ اين كشور باشد تا حمايت عربستان سعودى از او قطع نشود.
فرض جنگ سراسرى براى خاورنزديك نادرست است ولى از حكم ضربه هائى ظريف به نقاط حساس بنيادگرايان كه از حوزه ها به منبر رفته مساجد را ابتدا اسلحه خانه ساخته و سپس در دل كوه هاى جنوب و شمال لبنان هر جا توانسته اند ذخايرى بسيار از موشك ها و سلاح هاى مدرن ايجاد كرده اند و دست ايران احمدى نژاد ضد يهودى را در همه جا باز گذاشته اند صرفنظر نخواهند كرد.
همه جا جوامع سنى خود را در خطر تروريسم شيعه حس مى كنند و در عراق جنگ شيعه و سنى علنى است. عربستان و اردن و اميرنشين ها از توسعه طلبى و تندروى هاى حكام ايرانى به ستوه اند پس حماس در تضادى است قطعى كه ناگزير است بين دامن زدن به جنگ و مصالح و منافع ملى انتخابى به عمل آورد. به بهانه دريافت كمكى ناچيز از ايران فلسطين و دستاوردهاى مبارزان دو نسل را به هوس برادران دروغين فروختن و قرارداد اسلو را زير پا نهادن دور از هوشمندى و محاسبات ملى فلسطين و فلسطينى هاست ولى كار از كار گذشت.
اگر در رهبران حماس عرق ملى گُل كند و اگر در رهبران حزب اللهى خفت آلت دست شدن حس شود و به دليل مشاركتى كه در حكومت و پارلمان لبنان دارند قدرى لبنانى فكر كنند هيچ مشكلى بر جبران خسارات و ورود به عصر جديدى در تاريخ تمدن اسلامى وجود نخواهد داشت.
سوريه در خطر
سوريه در معرض انتخاب بزرگى است. اينكه نظام در صلح بماند يا برود در جنگ با اسرائيل و قدرت را به اخوان المسلمين بسپارد كه سالهاست انتظار آن را مى كشند. حمايت ايران احمدى نژاد از سوريه لاف و گزاف است. ايران در داخل مرزهاى خود مشكلاتى عظيم دارد كه فقط كمى از مرزهايش پا فراتر بگذارد چنان انفجارى را موجب مى شود كه حتى همفكرى هاى رفسنجانى و پوتين از عهده آن برنخواهد آمد. رهبر خامنه اى بر اين مانع آگاه است و بسيار مى ترسد از اين كه رشته ها پنبه شود. از آن جو سياسى كه ايران مى توانست با تكيه بر احساسات ضد آمريكائى همه مخالفان بنيادگراى سرزمين هاى اسلامى را جذب رهبرى خود كند به دور شده ايم.
سوريه نمى تواند لبنان را به خود ملحق كند به دليل ملت بسيار ترقى جو و استقلال طلب لبنان و به دليل حمايت قطعى فرانسه و آمريكا از لبنان، حتى اگر- و به فرض محال- روزى حزب الله در لبنان به حكومت رسد حزب الله استقلال لبنان را فداى دوستى با سوريه نمى كند. روياى لبنان بزرگ نقشى است برآب. به عكس همكارى با لبنان براى سوريه سودآور است. لبنان يعنى تمدن صور و صيدا و سرزمينى كه يونان باستان هم به آن حرمت داشت. در اين كشور استعمار پايش لنگيد و اسرائيل محال است نظر ارضى بر اين ۴۰۰/۱۰كيلومتر ساخت داشته باشد. بزرگى و سود قطعى سوريه سنى در پذيرفتن هديه هاى مسموم رژيم احمدى نژاد نيست. اين مرد خيالاتى در رؤياى خلافت ايرانى است و از عقلانيت دولتى هيچ نياموخته است. آيا ترس بشاراسد از پرونده قتل رفيق حريرى او را به دام انداخته است؟! شايد.
حزب الله
كدام كشور را مى شناسيد كه در آن حزبى بنام خدا تا دندان مسلح باشد و ارتش ملى را كنار زند و بنام خود قشون و نظامات رزمى و ارتش داشته باشد. كل قواى انتظامى لبنان به چهل هزار نفر نمى رسد ولى حزب الله كه جزئى است از اين قدرت حكومتى پنج تا شش هزار تن قابل بسيج دارد. وقتى بدانيم كه اين حزب تمام قدرت مالى و سلاح خود را از ايران اسلامى ضد يهود مى گيرد درمى يابيم كه اين اسلحه براى تأمين امنيت لبنان نيست، بلكه براى در خطر انداختن آن است و وقتى به گواه اخبار روز دريابيم كه حوزه تحت نظارت حزب الله تا بعلبك و فراتر از آن مى رود، مى فهميم كه هدف غائى حزب الله در غلطانيدن لبنان به كوره استبداد ولايت فقيه است و نه حرمت دموكراسى نسبتاً معتبر لبنان.
حسن نصرالله رهبر دربست در اختيار ايران ولائى در محله برج البراجنه جنوب بيروت ديده شده و احتمالاً زخمى و بسترى است ولى اين كه صدائى از او برخاسته نيست شايد صلاحديد تهران است. تهرانى كه رفته رفته از حدت تبليغات خود عليه غرب كاسته و در مشورت با روسيه به سر مى برد. مصاحبه نصرالله با الجزيره اعتبار ندارد.
برخلاف سپاهيان مؤتلفان آمريكا در افغانستان و عراق، ارتش اسرائيل وجب به وجب منطقه نفوذ و قلمرو حزب الله را مى شناسد و حركات نظامى سوريه را زير نظر دارد. حزب الله تلويزيونى دارد كه در حمله اسرائيل، منفجر شد.
اگر سازمان كشورهاى عرب اسلامى در سكوت اند به اين دليل است كه تا حد زيادى از افراط كارى ها و مواضع سياسى حماس و حزب الله در عذاب اند. ولى اين سكوت به زيان مردم لبنان است و ممكن است جرأت تازه اى به رزمندگان حزب اللهى دهد. دنيا منتظر اظهارات سخنگوى آن سازمان است.
فرار سالم
اين كه دولت هاى جهان اتباع خود را به سرعت از لبنان خارج كرده اند مى تواند نشانى بر وخامت اوضاع در لبنان و طولانى شدن جنگ باشد. ولى تنها وقتى نخست وزير اسرائيل از بحث در باب آتش بس مضايقه مى كند درمى يابيم كه ممكن است طرح اسرائيل و طرح هاى اروپا و آمريكا در باب مبارزه با تروريسم به يك نقطه تلاقى رسيده باشند. در اين صورت با اراده سياسى تازه اى سر و كار داريم كه تقاضاى آتش بس متكى وزيرخارجه ايران را به ريش خند مى گيرد. حرف هاى احمدى نژاد در جهت تهديد است و در تضاد با متكى.
هدف ۱ و ۲
هدف اول اسرائيل دست نهادن بر يا محو تمامى موشك هائى است كه حزب الله از ايران و سوريه دريافت كرده است. ظاهراً نيمى از اين سلاح هاى اهدائى ايران (به بركت پول نفت) نابود شده است ولى اسرائيل به بهانه كشف خفيه گاه آن دو سرباز ربوده شده فعلاً به كار خود از هوا و زمين ادامه مى دهد.
جامعه شيعيان لبنانى به سبب بذل و بخشش هاى ايران و تعليمات افراطى در تعصبى سخت به سر مى برند. اينها قربانى واقعى اند و چه از لحاظ عقيدتى و چه من باب انسانى استثمار شده اند.
اينك اميدى هست بر آتش بس سازمان ملل ولى كوفى عنان قطعاً در تدارك ارتشى است قوى و مؤثر تا در جنوب لبنان بعد از آتش بس بتواند مستقر شود. اين مسئله در گرو توافق آمريكا و فرانسه و روسيه است. اين مسئله در گرو كمك هاى مؤثر عربستان هم هست. تا اسرائيل هدف هاى اوليه رسد بايد تنها شاهد وضع بود. بحث درباره تاريخ جنگ هاى اسرائيل و حزب الله و فلسطين خوراك مهم رسانه هاى بزرگ جهان است ولى مسئله اصلى تضعيف بنيادگرائى است در اين منطقه و استقرار ارتش قانونى لبنان در جنوب لبنان.
۲۴ جون ۲۰۰۶
چگونه اين جنگ شروع شد؟ وقتى هانيه و عباس نخست وزير و رئيس دولت فلسطين در مذاكره براى صرفنظر كردن از رفراندوم بهم نزديك شدند بعضى از تندروان حماسى از مسير تونلى كه سه ماه قبل حفر شده بود به ارتش اسرائيل شبيخون زدند، چند تن سرباز اسرائيلى را كشتند و يكى را هم به گروگان بردند. آنها مى خواستند مانع جو مصالحه ملى شوند. پس از آن حزب الله كه نه در خطر بود و نه مورد تجاوز دست به حمله زد و دو سرباز اسرائيلى را ربود. عكس العمل اسرائيل هم مطالعه شده بود و جنگ واقعى روى داد (۳۲۹ نفر لبنانى- ۳۰نفر اسرائيلى تلفات هفته اول).
وساطت اروپا
فرض اول بر وساطت فرانسه و ايتاليا بود تا حزب الله را قانع كنند. تدابيرى به كار رفت و اقدامات بى ثمر بماند. احمدى نژاد آن را حمل بر ضعف كرد و بركرسى خطابه نوع زرقاوى و بن لادن نشست كه واى اگر به سوريه حمله شود. در چنين شرايط دست اسرائيل باز و حمايت آمريكا حتمى شد به ويژه كه شوراى امنيت و اروپا و سازمان ملل چندان كارى از پيش نبرده اند.
شبح ايران توسعه طلب و ضد يهود
تجهيزات جنگى حزب الله نشان مى دهد كه وسيع و پر پشتوانه اند. رزمندگان به شمار ۶ تا ۱۰ هزار نفرند و موشك ها وسيله رادارهاى C.802 هدايت مى شوند و اين فناورى تازگى دارد. راكت هاى زمين به زمين به شمار ۱۲۰۰۰ هستند و ساخت ايران كه به حيفا هم پرتاب شدند و تل آويو را هم مى توانند هدف گيرند. پس حزب الله نيروى منصرف كننده داشت. بسيارى مى پرسند چه شد كه اين نيرو به حركت درآمد و پاسخ مى گيرند كه دست ايران در كار است. اثبات آن مشكل نيست. شبح ايران جنگ طلب در سراسر خاورميانه اذهان را به خود مشغول داشته است. آتش افروزى هاى رئيس جمهور ايران از انتقاد و اتهام هاى تند به «هل من مبارز» تبديل شده است. اين جنگ را مدتهاست ايران احمدى نژاد آغاز كرده است و او تا به آخر مى رود.
اين شبح كشورهاى عرب سنى را به تداركاتى وسيع تشويق و وادار مى كند. در رأس آنها ملك عبدالله عربستان سعودى در صدد است كه اسلام وهابى يا سلفى را در حوزه و قلمرو حزب الله گسترش دهد كه از ستونى به ستون ديگر فرجى باشد در تعصبات دينى. ولى اگر ارتش لبنان موفق به استقرار در جنوب لبنان شود و حزب الله خلع سلاح گردد شايد از گسترش مدارس قرانى به شيوه عربستان سعودى كاسته شود و اين به صلاح همه است.
آلت فعل
با همه اثرى كه ايران بر حزب الله دارد به سبب اين كه حزب الله مانعى بر سر راه مركزيت حكومتى در لبنان است و به سبب موضعى كه اتحاديه كشورهاى عرب مسلمان عليه حماس گرفته است من بعد اين سازمان مثل گذشته از تائيد همگانى در جهان عرب مسلمان برخوردار نخواهد بود. زيرا آن هاله مقدس كه گرد سيماى حزب الله بنام نهضت مقاومت عليه اسرائيل متجاوز سال هاى ۸۲-۱۹۹۰ بود برداشته شده است و در وابستگى ملى آن به دليل آلت فعل ايران ولائى بودن ترديد كامل است. بسيارى از حزب اللهى ها كه به سبب غيرت ملى لبنانى ابتدا به حزب الله پيوستند. امروز مى بينند كه رفته رفته آلت فعل سوريه و ايران اند پس در حال تجديد نظراند اينجاست كه سياست فرهنگى عربستان سعودى مى تواند به آنها ديد تازه اى بدهد تا مسلمان لبنانى بمانند نه آلت فعل سوريه و ايران. در خاورميانه هر جا را بنگريد حس ميهنى ارزش بزرگى در تفكرات و اعمال داشته و دارد و فعلاً همه چيز حول خلع سلاح حزب الله دور مى زند.
ايران در نظر غربى ها و اعراب مسلمان در شبحى هولناك از سيماى احمدى نژاد و رجزهاى تند و تيز وى خلاصه شده است.
شبح هراسناك حزب الله "ايران" بر خاورميانه
........................................................................
حمله به حماس و حزب الله پيش درآمدى است بر جنگى پر دامنه تر عليه بنيادگرايان و اسلام سياسى كه رسالت آن تنها بر عهده آمريكا نيست و سرزمين هاى اعراب مسلمان بر آن پاى خواهند فشرد و از مشاركت هاى مالى و نظامى مضايقه نخواهند كرد. ولى اين جنگ در هر كجا حتماً نظامى و مسلحانه نخواهد بود. اگر دست آمريكا در عراق بند نبود، ممكن بود آمريكا نقش مهمترى بازى كند ولى اينك آمريكا به ابتكارات اروپا و حتى روسيه ميدان خواهد داد بى آن كه كم و كسرى در كمك هاى اساسى بنهد.
برهم خوردن تعادل ها
آيت الله سيستانى در عراق عليه ولايت فقيه موضعى فكرى و سياسى گرفته است كه تازگى ندارد ولى استقبالى كه در تمام سرزمين هاى اسلامى مسلمانان از فتاوى وى به عمل آورده اند، موجب گسترش نفوذ ديدگاه هاى او در پاكستان و هندوستان و آسياى مركزى هم شده است كه اگر همدلى و همفكرى الازهر بر آن مزيد شود تعادل قواى دينى و عقيدتى در سراسر جهان اسلام به نفع صلح برهم خواهد خورد و اين مهم بيشتر به درك صحيح اخوان المسلمين دارد از شرايط جديد نيروهاى مذهبى و طرق نجات اسلام از چاه ويل استبداد دينى.
همدستى حماس و حزب الله به رهبرى خالد مشعل و كشيده شدن آنها در دام گسترده جمهورى اسلامى جز نوعى ماجراجوئى نيست زيرا نه صلح و صلاح فلسطينيان را تأمين مى كند به دست حماس و نه امنيت و استقلال لبنان را به دست حزب الله.
رفاقت و همكارى بشارالاسد سوريه با ايران احمدى نژاد ظاهرى است و سوريه خوب مى داند كه ديگر به لبنان نمى تواند برگردد و چه بهتر برادر بزرگ اين كشور باشد تا حمايت عربستان سعودى از او قطع نشود.
فرض جنگ سراسرى براى خاورنزديك نادرست است ولى از حكم ضربه هائى ظريف به نقاط حساس بنيادگرايان كه از حوزه ها به منبر رفته مساجد را ابتدا اسلحه خانه ساخته و سپس در دل كوه هاى جنوب و شمال لبنان هر جا توانسته اند ذخايرى بسيار از موشك ها و سلاح هاى مدرن ايجاد كرده اند و دست ايران احمدى نژاد ضد يهودى را در همه جا باز گذاشته اند صرفنظر نخواهند كرد.
همه جا جوامع سنى خود را در خطر تروريسم شيعه حس مى كنند و در عراق جنگ شيعه و سنى علنى است. عربستان و اردن و اميرنشين ها از توسعه طلبى و تندروى هاى حكام ايرانى به ستوه اند پس حماس در تضادى است قطعى كه ناگزير است بين دامن زدن به جنگ و مصالح و منافع ملى انتخابى به عمل آورد. به بهانه دريافت كمكى ناچيز از ايران فلسطين و دستاوردهاى مبارزان دو نسل را به هوس برادران دروغين فروختن و قرارداد اسلو را زير پا نهادن دور از هوشمندى و محاسبات ملى فلسطين و فلسطينى هاست ولى كار از كار گذشت.
اگر در رهبران حماس عرق ملى گُل كند و اگر در رهبران حزب اللهى خفت آلت دست شدن حس شود و به دليل مشاركتى كه در حكومت و پارلمان لبنان دارند قدرى لبنانى فكر كنند هيچ مشكلى بر جبران خسارات و ورود به عصر جديدى در تاريخ تمدن اسلامى وجود نخواهد داشت.
سوريه در خطر
سوريه در معرض انتخاب بزرگى است. اينكه نظام در صلح بماند يا برود در جنگ با اسرائيل و قدرت را به اخوان المسلمين بسپارد كه سالهاست انتظار آن را مى كشند. حمايت ايران احمدى نژاد از سوريه لاف و گزاف است. ايران در داخل مرزهاى خود مشكلاتى عظيم دارد كه فقط كمى از مرزهايش پا فراتر بگذارد چنان انفجارى را موجب مى شود كه حتى همفكرى هاى رفسنجانى و پوتين از عهده آن برنخواهد آمد. رهبر خامنه اى بر اين مانع آگاه است و بسيار مى ترسد از اين كه رشته ها پنبه شود. از آن جو سياسى كه ايران مى توانست با تكيه بر احساسات ضد آمريكائى همه مخالفان بنيادگراى سرزمين هاى اسلامى را جذب رهبرى خود كند به دور شده ايم.
سوريه نمى تواند لبنان را به خود ملحق كند به دليل ملت بسيار ترقى جو و استقلال طلب لبنان و به دليل حمايت قطعى فرانسه و آمريكا از لبنان، حتى اگر- و به فرض محال- روزى حزب الله در لبنان به حكومت رسد حزب الله استقلال لبنان را فداى دوستى با سوريه نمى كند. روياى لبنان بزرگ نقشى است برآب. به عكس همكارى با لبنان براى سوريه سودآور است. لبنان يعنى تمدن صور و صيدا و سرزمينى كه يونان باستان هم به آن حرمت داشت. در اين كشور استعمار پايش لنگيد و اسرائيل محال است نظر ارضى بر اين ۴۰۰/۱۰كيلومتر ساخت داشته باشد. بزرگى و سود قطعى سوريه سنى در پذيرفتن هديه هاى مسموم رژيم احمدى نژاد نيست. اين مرد خيالاتى در رؤياى خلافت ايرانى است و از عقلانيت دولتى هيچ نياموخته است. آيا ترس بشاراسد از پرونده قتل رفيق حريرى او را به دام انداخته است؟! شايد.
حزب الله
كدام كشور را مى شناسيد كه در آن حزبى بنام خدا تا دندان مسلح باشد و ارتش ملى را كنار زند و بنام خود قشون و نظامات رزمى و ارتش داشته باشد. كل قواى انتظامى لبنان به چهل هزار نفر نمى رسد ولى حزب الله كه جزئى است از اين قدرت حكومتى پنج تا شش هزار تن قابل بسيج دارد. وقتى بدانيم كه اين حزب تمام قدرت مالى و سلاح خود را از ايران اسلامى ضد يهود مى گيرد درمى يابيم كه اين اسلحه براى تأمين امنيت لبنان نيست، بلكه براى در خطر انداختن آن است و وقتى به گواه اخبار روز دريابيم كه حوزه تحت نظارت حزب الله تا بعلبك و فراتر از آن مى رود، مى فهميم كه هدف غائى حزب الله در غلطانيدن لبنان به كوره استبداد ولايت فقيه است و نه حرمت دموكراسى نسبتاً معتبر لبنان.
حسن نصرالله رهبر دربست در اختيار ايران ولائى در محله برج البراجنه جنوب بيروت ديده شده و احتمالاً زخمى و بسترى است ولى اين كه صدائى از او برخاسته نيست شايد صلاحديد تهران است. تهرانى كه رفته رفته از حدت تبليغات خود عليه غرب كاسته و در مشورت با روسيه به سر مى برد. مصاحبه نصرالله با الجزيره اعتبار ندارد.
برخلاف سپاهيان مؤتلفان آمريكا در افغانستان و عراق، ارتش اسرائيل وجب به وجب منطقه نفوذ و قلمرو حزب الله را مى شناسد و حركات نظامى سوريه را زير نظر دارد. حزب الله تلويزيونى دارد كه در حمله اسرائيل، منفجر شد.
اگر سازمان كشورهاى عرب اسلامى در سكوت اند به اين دليل است كه تا حد زيادى از افراط كارى ها و مواضع سياسى حماس و حزب الله در عذاب اند. ولى اين سكوت به زيان مردم لبنان است و ممكن است جرأت تازه اى به رزمندگان حزب اللهى دهد. دنيا منتظر اظهارات سخنگوى آن سازمان است.
فرار سالم
اين كه دولت هاى جهان اتباع خود را به سرعت از لبنان خارج كرده اند مى تواند نشانى بر وخامت اوضاع در لبنان و طولانى شدن جنگ باشد. ولى تنها وقتى نخست وزير اسرائيل از بحث در باب آتش بس مضايقه مى كند درمى يابيم كه ممكن است طرح اسرائيل و طرح هاى اروپا و آمريكا در باب مبارزه با تروريسم به يك نقطه تلاقى رسيده باشند. در اين صورت با اراده سياسى تازه اى سر و كار داريم كه تقاضاى آتش بس متكى وزيرخارجه ايران را به ريش خند مى گيرد. حرف هاى احمدى نژاد در جهت تهديد است و در تضاد با متكى.
هدف ۱ و ۲
هدف اول اسرائيل دست نهادن بر يا محو تمامى موشك هائى است كه حزب الله از ايران و سوريه دريافت كرده است. ظاهراً نيمى از اين سلاح هاى اهدائى ايران (به بركت پول نفت) نابود شده است ولى اسرائيل به بهانه كشف خفيه گاه آن دو سرباز ربوده شده فعلاً به كار خود از هوا و زمين ادامه مى دهد.
جامعه شيعيان لبنانى به سبب بذل و بخشش هاى ايران و تعليمات افراطى در تعصبى سخت به سر مى برند. اينها قربانى واقعى اند و چه از لحاظ عقيدتى و چه من باب انسانى استثمار شده اند.
اينك اميدى هست بر آتش بس سازمان ملل ولى كوفى عنان قطعاً در تدارك ارتشى است قوى و مؤثر تا در جنوب لبنان بعد از آتش بس بتواند مستقر شود. اين مسئله در گرو توافق آمريكا و فرانسه و روسيه است. اين مسئله در گرو كمك هاى مؤثر عربستان هم هست. تا اسرائيل هدف هاى اوليه رسد بايد تنها شاهد وضع بود. بحث درباره تاريخ جنگ هاى اسرائيل و حزب الله و فلسطين خوراك مهم رسانه هاى بزرگ جهان است ولى مسئله اصلى تضعيف بنيادگرائى است در اين منطقه و استقرار ارتش قانونى لبنان در جنوب لبنان.
۲۴ جون ۲۰۰۶
چگونه اين جنگ شروع شد؟ وقتى هانيه و عباس نخست وزير و رئيس دولت فلسطين در مذاكره براى صرفنظر كردن از رفراندوم بهم نزديك شدند بعضى از تندروان حماسى از مسير تونلى كه سه ماه قبل حفر شده بود به ارتش اسرائيل شبيخون زدند، چند تن سرباز اسرائيلى را كشتند و يكى را هم به گروگان بردند. آنها مى خواستند مانع جو مصالحه ملى شوند. پس از آن حزب الله كه نه در خطر بود و نه مورد تجاوز دست به حمله زد و دو سرباز اسرائيلى را ربود. عكس العمل اسرائيل هم مطالعه شده بود و جنگ واقعى روى داد (۳۲۹ نفر لبنانى- ۳۰نفر اسرائيلى تلفات هفته اول).
وساطت اروپا
فرض اول بر وساطت فرانسه و ايتاليا بود تا حزب الله را قانع كنند. تدابيرى به كار رفت و اقدامات بى ثمر بماند. احمدى نژاد آن را حمل بر ضعف كرد و بركرسى خطابه نوع زرقاوى و بن لادن نشست كه واى اگر به سوريه حمله شود. در چنين شرايط دست اسرائيل باز و حمايت آمريكا حتمى شد به ويژه كه شوراى امنيت و اروپا و سازمان ملل چندان كارى از پيش نبرده اند.
شبح ايران توسعه طلب و ضد يهود
تجهيزات جنگى حزب الله نشان مى دهد كه وسيع و پر پشتوانه اند. رزمندگان به شمار ۶ تا ۱۰ هزار نفرند و موشك ها وسيله رادارهاى C.802 هدايت مى شوند و اين فناورى تازگى دارد. راكت هاى زمين به زمين به شمار ۱۲۰۰۰ هستند و ساخت ايران كه به حيفا هم پرتاب شدند و تل آويو را هم مى توانند هدف گيرند. پس حزب الله نيروى منصرف كننده داشت. بسيارى مى پرسند چه شد كه اين نيرو به حركت درآمد و پاسخ مى گيرند كه دست ايران در كار است. اثبات آن مشكل نيست. شبح ايران جنگ طلب در سراسر خاورميانه اذهان را به خود مشغول داشته است. آتش افروزى هاى رئيس جمهور ايران از انتقاد و اتهام هاى تند به «هل من مبارز» تبديل شده است. اين جنگ را مدتهاست ايران احمدى نژاد آغاز كرده است و او تا به آخر مى رود.
اين شبح كشورهاى عرب سنى را به تداركاتى وسيع تشويق و وادار مى كند. در رأس آنها ملك عبدالله عربستان سعودى در صدد است كه اسلام وهابى يا سلفى را در حوزه و قلمرو حزب الله گسترش دهد كه از ستونى به ستون ديگر فرجى باشد در تعصبات دينى. ولى اگر ارتش لبنان موفق به استقرار در جنوب لبنان شود و حزب الله خلع سلاح گردد شايد از گسترش مدارس قرانى به شيوه عربستان سعودى كاسته شود و اين به صلاح همه است.
آلت فعل
با همه اثرى كه ايران بر حزب الله دارد به سبب اين كه حزب الله مانعى بر سر راه مركزيت حكومتى در لبنان است و به سبب موضعى كه اتحاديه كشورهاى عرب مسلمان عليه حماس گرفته است من بعد اين سازمان مثل گذشته از تائيد همگانى در جهان عرب مسلمان برخوردار نخواهد بود. زيرا آن هاله مقدس كه گرد سيماى حزب الله بنام نهضت مقاومت عليه اسرائيل متجاوز سال هاى ۸۲-۱۹۹۰ بود برداشته شده است و در وابستگى ملى آن به دليل آلت فعل ايران ولائى بودن ترديد كامل است. بسيارى از حزب اللهى ها كه به سبب غيرت ملى لبنانى ابتدا به حزب الله پيوستند. امروز مى بينند كه رفته رفته آلت فعل سوريه و ايران اند پس در حال تجديد نظراند اينجاست كه سياست فرهنگى عربستان سعودى مى تواند به آنها ديد تازه اى بدهد تا مسلمان لبنانى بمانند نه آلت فعل سوريه و ايران. در خاورميانه هر جا را بنگريد حس ميهنى ارزش بزرگى در تفكرات و اعمال داشته و دارد و فعلاً همه چيز حول خلع سلاح حزب الله دور مى زند.
ايران در نظر غربى ها و اعراب مسلمان در شبحى هولناك از سيماى احمدى نژاد و رجزهاى تند و تيز وى خلاصه شده است.