27 September 2006

نامه حسین كاظمینی بروجردی به پاپ



نامه حسین كاظمینی بروجردی به پاپ

خدمت عالیجناب پاپ اعظم
با سلام و احترام
اینجانب سید حسین کاظمینی بروجردی صاحب بزرگترین جمعیت مستقل مذهبی ایران هستم که مغضوب حکومت می‏باشم و سالهاست که مورد آزار و اذیت وزارت اطلاعات و دادگاه ویژه روحانیت هستم. دلیل عمده فشارها و حصرها و تنگناهای اجتماعی و تبلیغی و روانی و جسمانی بنده، طرد دین دولتی و ناباوری به دنیاطلبی است. شعار حقیر در طول سالیان متمادی، صلح‏جوئی و خداگرائی و بشردوستی می‏باشد، زندگی ساده من و پدرم که از بزرگان علماي تهران بوده سبب گرایشات عمومی جامعه شده و وسیله‏ای برای تقرب مردم به خدای بزرگ گردیده. پدرم مردم‏دار و تکیه‏گاهی برای گرفتاران و بیچارگان شهر بود که چهارسال قبل به طرز مشکوکی در بیمارستان درگذشت و بلافاصله مسجدش که نیم قرن در آن عبادت الهی می‏کرد مصادره گردید و مزارش که در بیرون مسجد نور ميدان خراسان تهران قرار داشت تخریب شد و زائرانش دستگیر و در زندان شکنجه گردیدند و اكنون نيز متعهد به عدم ورود به آنجا مي‏باشند.

بنده در طول چهارده سال گذشته همواره مورد خصومت حکومتی قرار گرفته‏ام که مدعی اسلام‏خواهی بوده و از تشیع دم می‏زده اما با یک روحانی سرشناس از سلسله خاندان پیامبر و آلش چنان ضدیتی می‏کرده که به باور دیگران نخواهد آمد. گناه من آنست که نمی‏خواهم دیانت و سیاست را درهم بیامیزم و آخرتم را به قیمت دنیامداری از دست بدهم، جرم نابخشودنی بنده آنست که حقیقت اسلامی را عیان می‏سازم که شعارش مصالحه و مسامحه و تساهل و گذشت است. تشیعی را بازخوانی می‏کنم که پیشوایش، قاتل خود را از خواب بیدارمی‏کند و مجال گریز به او می‏دهد و پس از ارتکاب ترور، سفارش وی را به فرزندانش می‏کند که اگر مورد عفو قرار گیرد برای پدر مضروب و مجروح بهتر است.

اکنون که برایتان نامه می‏نویسم در آستانه قتل قرار دارم و پنجاه روز است که منزلم در محاصره نیروهای دولتی قرار دارد و حکم تیرباران حقیر و یاران و پیروانم صادر گردیده، ولی به یاری خداوند از تسلیم شدن اجتناب کرده‏ام و مهیای کشته شدن می‏باشم. هر لحظه احتمال حمله پلیس و چماق به دستان حکومتی به خانه‏ام می‏رود در حالی که همسر و فرزندانم کفن پوش و چشم به راه قاتلین هستند.

عالیجناب پاپ اعظم، آخرین جلسه دعا و نیایش من به گزارش خبرنگاران داخلی و گواهی فیلمها و عکسهای موجود در بزرگترین ورزشگاه سرپوشیده ایران به میادین و خیابانهای اطراف آن رسید و سبب حیرت ملت و غضب دولت گردید. اکنون پیروانم در چنگال ظالمان مدعی اسلام قرار دارند و در شکنجه‏گاه‏های مخوف جان می‏دهند. رسانه‏های جمعی داخلی تحت بایکوت و سانسور شدید وزارت اطلاعات قرار دارند و کلمه‏ای از من نمی‏نویسند و خبرگزاریهای بین‏المللی که به پخش مسائل بنده می‏پردازند با جمع‏آوری ماهواره‏ها در داخل کشور روبرو می‏شوند. فلذا چاره‏ای جز کشاندن این وضع اسفناک به سازمان ملل نبوده و باید از طریق سازمانهای مدافع حقوق بشر مانع ادامه تجاوزات گردید.

انتظار می‏رود که دیده‏بانهای حقوق بشر و حافظین صلح برای حمایت از دین آزاد و سنتی مورد تبلیغ من مداخله کرده و از جان بنده و خانواده و یاران و پیروانم محافظت نموده و صدای محصور مرا به جهانیان برسانید.

حسین كاظمینی بروجردی
از زندان
این نامه بوسیله آقای نادر زاهدی معاون دبیر کل حزب مشروطه ایران به نماینده واتیکان تحویل داداه شده است.