9 June 2006

کورش عرفاني: آقای اکبر گنجی، نه می بخشم و نه فراموش می کنم

باید به اکبر گنجی ها یادآور شد که در کنار تلاش آنها برای فرونشاند خشم سرخ
محرومان، بی شک ما از شعله ورتر ساختن آتش انتقام طبقاتی خلق کوتاه نخواهیم آمد.
آتشی که، در سایه ی گسترش آگاهی و شجاعت میان توده های اسیر جهل و ترس، نظام استثمار و جنایت سالاری را در آن خواهیم سوزاند.

آقای اکبر گنجی
!نه می بخشم و نه فراموش می کنم


کورش عرفاني

سخنان اکبر گنجی در مراسم جایزه قلمی طلایی در مسکو در برگیرنده ی نکته جالبی بود و آن یادآوری قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 بود. قتل عامی که حجاریان ها، که وی جایزه اش را به آنها نیز اعطا می کند، در آن دست داشتند. اما نکته ی مهم تر پرداختن وی به ضرورت بخشیدن جنایت ها ولی فراموش نکردن آنهاست. وی می گوید :« خشونت ،‌خشونت به بار مي‌آورد و حتي خشونت انقلابي تر و خشك را با هم مي‌سوزاند. امروز ديگر نبايد با همان سلاح خشونت طلبان به مقابله با آنها پرداخت. بايد مقاومت صلح آميز مدني را جايگزين خشونت انقلابي كرد. شعار من براي مبارزه با ظلم و خشونت « ببخش و فراموش نكن» است.»[1]
و این درست همان گفتاری است که رژیم های جنایت سالاری مانند جمهوری اسلامی و یا دولت ضد بشری اسرائیل بدان نیازمندند تا به قتل و جنایت فکر شده، ایدئولوژیک و برنامه ریزی شده شان ادامه دهند. تلاشی برای اطمینان بخشیدن به این حکومت های که تا آنجا که می توانید بکشید و بدانید در نهایت، عفو و بخشش در انتظار شماست. بکشید و بدانید که ما نمی کشیم. به زنان و دختران تجاوز کنید. قتل عام کنید، زندان کنید، شکنجه کنید... و بدانید اینها را ما می بخشیم هرچند که فراموش نمی کنیم. گویی برای رژیم لاجوردی پرور جمهوری اسلامی این مهم است که ما جنایات او رافراموش کنیم یا نکنیم.

این دست و دل بازی های امثال گنجی که سنت دیرینه ی مخالفین درون نظامی رژیم است در هماهنگی کامل با موج روشنفکریی است که سیستم جنایت سالار سرمایه داری-صهیونیستی ساخته است و از طریق گفتمان ضد خشونت آنرا ترویج می کند. کارکرد این گفتمان از هند گاندی تا آفریقای جنوبی به خوبی پیداست. صدها میلیون فقیر و گرسنه و بیمار هندی که باید دل به داشتن «بزرگترین دمکراسی جهان» خوش کنند و در رنج و استثمار جان بکنند و هرگز هوس مبارزه ای قهرآمیز برای خروج خویش از این جهنم بی پایان را به خود راه ندهند. یا میلیونها سیاه آفریقای جنوبی که به بهانه ی مبارزه مسالمت آمیز باید دل به رهایی از تبعیض نژادی خوش سازند و برای دهه ها با حکومتی از سیاهان متعلق به طبقه بالا برده های نظام نوین تبیعض اقتصادی و اجتماعی باشند.

آری سیستم ضد انسانی سرمایه همیشه برای خود مجموعه های امنیتی فکری و فرهنگی آفریده است تا از خطر خشم انفجاری توده ها در امان بماند ؛ تا مبادا نفرت طبقاتی جامعه به بازویی مسلح مجهز شود و قلب استثمارگران دیروز و امروز و فردایش را نشانه رود. گفتمان ضد محرومین سرمایه داری تحت عنوان مبارزه ی غیر خشونت آمیز همان حرفی است که امروز اکبر گنجی دانسته یا ندانسته (؟) بازتولید می کند. یا می داند که این گفتمان در خدمت بقای نظام جنایت پیشه ی آخوندی-بازاری است و در این صورت، خائن و ضد خلق است ویا نمی داند و در این حالت، سرنوشت پرستم توده ها را اسیر جهل خود ساخته است.

واقعیت اما این است که گفته هایی همچون «بخشايش خطا را پاك نمي‌كند بلكه كينه را حذف مي‌كند، خاطره را پاك نمي‌كند بلكه خشم را از بين مي‌برد، پيكار را كنار نمي‌گذارد، بلكه از نفرت چشم‌پوشي مي‌كند.»[2]
چیزی نیست جز خاک در چشم ستمدیدگان پاشیدن، همان هایی که برای پیشبرد نبرد و پیکارشان به «خشم» احتیاج دارند. همان خشمی که امثال گنجی می خواهند از توده ها بزدایند و او را به پلنگ بی دندان شبیه سازند. خشم هدفمند، خشم معنادار، خشم مفید.

به باور نگارنده خشم مبارزاتی توده ها باید به جای محو و سرکوب شدن تبدیل به ابزار جنبش آفرینی میان توده های محروم جامعه شود. ستمکشان با بهره وری از این خشم است که می توانند به اهمیت و ضرورت نبرد قهر آمیز پی برند. نبردی که در شکل مسلحانه ی توده ای خود، یگانه راه آزادی آنها از زنجیرهای پیدا و ناپیدای سیستم بهره کشی حاکم است.

در یک گفتمان مردم گرا در مقابل حرف های تخدیر کننده اکبر گنجی باید گفت : « ما نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم. نه تنها نمی بخشیم بلکه تمامی جنایتکاران را به جزای تک تک جنایاتشان، از کوچکترین تا بزگترینشان، خواهیم رساند. نفرت از غارتگران و جنایت پیشگان را در تمام وجودمان پاس خواهیم داشت. در هر لحظه از زندگیمان این نفرت طبقاتی را تقویت خواهیم کرد. نفرتی که به طور آگاهانه و سازماندهی شده در قالب نبرد مسلحانه ی مردمی مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت. ما به علت ها خواهیم پرداخت. ریشه ی دردها و جنایت ها را خوب شناسایی کرده و برای فراموش نکردن آنها همه را در تاریخ ثبت خواهیم کرد. لیکن برای آنکه خوب جا بیافتد که هیچ ستمکاری، دردآفرینی و رنج آفرینی آگاهانه ای نباید بدون مجازات باشد، انتقام حتی یک کشیده را که به یک ایرانی زده اید از شما خواهیم گرفت. تا ریال آخر بدست آمده از غارت و استثمار مردم را از حلقتان بیرون خواهیم کشید.»

رعایت حرمت واقعی انسان که اکبر گنجی این همه حرف آنرا می زند این است که با انتقام کشیدن عادلانه از «همه» ی جنایت ها و خیانت ها و غارت ها، حقوق پایمال شده روحی یا مادی میلیونها نفر از هموطنانمان به آنها اعاده گردد.

در پایان باید به اکبر گنجی ها یادآور شد که در کنار تلاش آنها برای فرونشاند خشم سرخ محرومان، بی شک ما از شعله ورتر ساختن آتش انتقام طبقاتی خلق کوتاه نخواهیم آمد. آتشی که، در سایه ی گسترش آگاهی و شجاعت میان توده های اسیر جهل و ترس، نظام استثمار و جنایت سالاری را در آن خواهیم سوزاند.

www.korosherfani.com

06/06/2006
-------------------------------
1- http://web.peykeiran.com/new/articles/article_body.aspx?ID=8970

2- http://web.peykeiran.com/new/articles/article_body.aspx?ID=8970