اکنون ما با پدیده ”توابیت“ از نوع دوم روبروئیم
آدر ماجدی
یکی از ارکان نظام سرکوب جمهوری اسلامی بر شکستن انسان ها و تبدیل آنها به ”تواب“ بنیان گذاشته شده است. شکنجه و اسارت در زندان های مخوف، اعدام های دستجمعی و گورهای دستجمعی کافی نبود. باید انسان ها میشکستند، خرد میشدند و بر اعتقاداتشان نفرین میفرستادند. این سیستم اسلامی سرکوب است. این نظام سیستماتیک سرکوب خشن و خونین اسلامی از 30 خرداد 60 تثبیت شد. بیش از صد هزار اعدام یکی از محصولات نظام اسلامی است. اکنون چند سالی است که پدیده ”تواب سازی“ از دستور رژیم خارج شده است. زیرا شرایط متحول شده است. توازن قوا بنفع مردم تغییر کرده است. ”تواب سازی“ دیگر نه میسر است و نه کارساز.
اما اکنون ما با پدیده ”توابیت“ از نوع دوم روبروئیم. گنجی یکی از اینها است. گنجی یکی از عناصر اولیه سرکوب و سازمانیابی جمهوری اسلامی است. از همان ابتدای سرکار آمدن رژیم اسلامی گنجی با تمام وجود به خدمت این رژیم درآمد. از سازمان دهندگان سپاه پاسداران بود. در زمان کشت و کشتار 30 خرداد بخشی از گشت سپاه و بازجوی اوین بود. بعدا ”روشنفکر“ شد. پاسدار-ژورنالیست شد. ”ولتر“ اسلامی شد. بعد از کنفرانس برلین به زندان افتاد. در زندان ”صدای انقلاب“ مردم را شنید. اول قتل های زنجیره ای را محکوم کرد. بعد از سکولاریسم دفاع کرد. اخیرا امامزاده خواب نما شده و به سالهای 67 رسیده. اعدام های سال 67 را هم محکوم کرده است.
باید دید کی وقت 30 خرداد میرسد. آیا هیچگاه نوبت 30 خرداد میشود؟ آیا هیچگاه به جنایات خود اعتراف خواهد کرد؟ آیا هیچگاه از مردم، از قربانیان کشتار رژیم در 30 خرداد و پس از آن بخشش خواهد خواست؟ آیا جنایاتی را که خود در آن نقش مستقیم داشته است محکوم خواهد کرد؟ عقب نشینی های گنجی به جلو نه نتیجه آزادیخواهی او، بلکه محصول پیشروی جنبش مردم برای آزادی و برابری است. گنجی وقتی به 30 خرداد میرسد که محاکمات سران رژیم آغاز شده است.■
یکی از ارکان نظام سرکوب جمهوری اسلامی بر شکستن انسان ها و تبدیل آنها به ”تواب“ بنیان گذاشته شده است. شکنجه و اسارت در زندان های مخوف، اعدام های دستجمعی و گورهای دستجمعی کافی نبود. باید انسان ها میشکستند، خرد میشدند و بر اعتقاداتشان نفرین میفرستادند. این سیستم اسلامی سرکوب است. این نظام سیستماتیک سرکوب خشن و خونین اسلامی از 30 خرداد 60 تثبیت شد. بیش از صد هزار اعدام یکی از محصولات نظام اسلامی است. اکنون چند سالی است که پدیده ”تواب سازی“ از دستور رژیم خارج شده است. زیرا شرایط متحول شده است. توازن قوا بنفع مردم تغییر کرده است. ”تواب سازی“ دیگر نه میسر است و نه کارساز.
اما اکنون ما با پدیده ”توابیت“ از نوع دوم روبروئیم. گنجی یکی از اینها است. گنجی یکی از عناصر اولیه سرکوب و سازمانیابی جمهوری اسلامی است. از همان ابتدای سرکار آمدن رژیم اسلامی گنجی با تمام وجود به خدمت این رژیم درآمد. از سازمان دهندگان سپاه پاسداران بود. در زمان کشت و کشتار 30 خرداد بخشی از گشت سپاه و بازجوی اوین بود. بعدا ”روشنفکر“ شد. پاسدار-ژورنالیست شد. ”ولتر“ اسلامی شد. بعد از کنفرانس برلین به زندان افتاد. در زندان ”صدای انقلاب“ مردم را شنید. اول قتل های زنجیره ای را محکوم کرد. بعد از سکولاریسم دفاع کرد. اخیرا امامزاده خواب نما شده و به سالهای 67 رسیده. اعدام های سال 67 را هم محکوم کرده است.
باید دید کی وقت 30 خرداد میرسد. آیا هیچگاه نوبت 30 خرداد میشود؟ آیا هیچگاه به جنایات خود اعتراف خواهد کرد؟ آیا هیچگاه از مردم، از قربانیان کشتار رژیم در 30 خرداد و پس از آن بخشش خواهد خواست؟ آیا جنایاتی را که خود در آن نقش مستقیم داشته است محکوم خواهد کرد؟ عقب نشینی های گنجی به جلو نه نتیجه آزادیخواهی او، بلکه محصول پیشروی جنبش مردم برای آزادی و برابری است. گنجی وقتی به 30 خرداد میرسد که محاکمات سران رژیم آغاز شده است.■