زمستان تاریکی است افتاده بر میهنمان
میرزاآقا عسگری / مانی
این حکومت میخواهد حتا دانشگاههای
ایران را با دفن اجساد پیروانش به گورستان تبدیل کند. این حکومت برآن است تا
میدانها و اماکن عمومی در ایران را به گورستان تبدیل کند. این حکومت، حکومت مردگان
است بر زندگان، حکومت بیگانگان است بر سرزمین زردشت، حکومت سیاهپوشان است بر
سپیدجامگان ایرانیهربار که نوروز فرامیرسد، هویت ایرانی رنگ و جلای تازه ای میگیرد. در آغاز بهار، طبیعت به پاک کردن غبار و خواب الودگی زمستانی از تن و جان خود میپردازد. شبهای بلند و تاریک کوتاهتر میشوند. روز و روشنائی قامت میکشد. دانه و جوانه از خوب زمستانی بیدار میشوند. طبیعت به زندگی تازه در سال تازه روی میآورد.
ایرانیان هم در آغاز بهار مانند طبیعت عمل میکنند. خانه از غبار و کهنگی میتکانند، با رویاندن سبزه، به پیشباز بهار میروند. همچون طبیعت به نوکردن جامه و خانه میپردازند. با بازگشت پرندگان به باغ و دشت و آشیانه های خود، ایرانیان به خانه ی پدری می روند. گرد هم مینشینند، کدورتها و تیرگیها را کنار مینهند. روبوسی میکنند.کام شیرین می نمایند. رخت نو میپوشند. چرا که نوروز، روز آشتی است، روز همزیستی، روز بیداری و نوشدن است. یکی از پایه های ماندگاری جشن نوروز، هماهنگی آئینهای آن با کردار و رفتار طبیعت است. یکی دیگر از علل ماندگاری نوروز، پافشاری ایرانیان برای نگهداری هویت ملی و فرهنگیشان در برابر فرهنگها و ملتهای بیگانه است. میهن ما 207 سال در اشغال یونانیان اسکندری (سلوکیان) بود. سلوکوس یونانی که حاکم ایران شد و سلسله ی سلوکیان را برپا کرد، زبان یونانی را با زور تبدیل به زبان رسمی ایرانیان کرد. اما ایرانیان اندک اندک سلوکیان را در فرهنگ خود آب کردند. از زبان و دین و آئینهای خود نگهداری کردند، جشن نوروز و چهارشنبه سوری را از گزند دشمنان حفظ کردند. به گونه ای که یونانیانی که حکومت هخامنشی را درهم شکسته ، و بر ایران چیره شده بودند، پس از مدتی، افتخار میکردند که راه و روش کوروش و داریوش و هخامنشیان را در ایران پیشه ی خود کرده اند!
اعرابی که با نام اسلام، سلسله ی ساسانی را در ایران فروشکستند، و بزرگترین دشمنی را علیه فرهنگ و هویت ایرانی بکار بستند، هرگز نتوانستند ایرانیان را عرب کنند، حتا اسلام تحمیل شده بر ایرانیان هم همان نبود و نیست که در کشورهای عربی حاکم بود و هست. ایرانیان از 2300سال پیش که مورد یورش اسکندرقرار گرفتند تا به اکنون توانسته اند با پاسداری از هویت خود، با نگهداشت آئینهای بسامان و دلپذیر خود، و با نگهبانی از فرهنگ مهرورزی و مهردوستی خود، در برابر چیره گران بیگانه پایداری کنند. ایرانیان توانسته اند زبان خود را نگهدارند، آئینها و جشنهای خود را پاس بدارند و بیگانگان سلطه گر را یا در خود بگوارند یا از میهن خود برانند.
28 سال پیش، تازی اندیشانی که آخوندها، روحانیون و سرسپردگانشان باشند، با ترفند اسلام، بار دیگر ایران اهورائی و کهنسال را زیر سلطه ی خود گرفتند. در این 28 سال، سران و کارگزاران جمهوری بدشگون اسلامی همه ی کوشش حود را بکار بستند تا ایرانیان را از هویت ایرانیشان تهی کنند، و آئینها و جشنهاشان را از بین ببرند. اما ناکام مانده اند. فراموش نمی کنیم که خمینی ننگش میآمد نام ایران را برزبان براند. او از ایران با نامهائی همچون «کشور بقیت الله الااعظم» ، و «کشور امام زمان» نام می برد. ملیگرائی ایرانی را خلاف اسلام میدانست. از نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده بدر نفرت داشت. از تاریخ وفرهنگ ایرانی نفرت داشت. از زبان پارسی بیزار بود و عربی را از فارسی بهتر حرف می زد. حکومت نحسی که او بر ایران حاکم کرد در 28 سال گذشته راه او را ادامه داده است. اما هرسال که می گذرد می بینیم که ایرانیان، ایرانی تر میشوند. اسامی زیبا و دلنشین ایرانی بیش از پیش جای اسامی عربی را میگیرند، و جشنهای ایرانی بیشتر از پیش مورد عنایت ایرانیان قرار میگیرد.
گرچه ایرانیان هنوز زیر نعلینهای روحانیون و مسلمانن ماها مانده اند، اما از نظر فرهنگی بر این جماعت ناایرانی پیروز شده اند. ایرانیان، حکومت جمهوری اسلامی را از درون پوک کرده و شکست داده اند. تنها پوسته ی نظامی این حکومت بر پیکر کشور ما افتاده است که امیدواریم بزودی این عبای نظامی و سرکوب که بر میهن ما افتاده بدست ایرانیان از هم دریده شود و ایرانیان با برپائی حکومتی آزاده و ایرانی و مردمی و امروزین، جایگاه بلند و ارجمند خود را در خانواده ی جهانی بدست آورند.
هم میهنانم،
حکومت جمهوری اسلامی از حکومت اسکندر و چنگیز قویتر نیست. قدرت اینها به اندازهی قدرت ناخن پاهای آن جنایتکاران هم نیست. نیاکان ما توانستند چنگیز و اسکندر و همانندانشان را از ایران برانند. بی گمان، ما هم میتوانیم این تفاله ی ناایرانی، این حکومت جنایت پیشه و آدمکش را با همت و حمیت و همکاری از میهنمان ایران برانیم.
ایرانیان پاک سرشت!
حکومت جمهوری اسلامی، زمستان تاریکی است افتاده بر میهنمان. حکومتی است که مردم ایران را سیاهپوش کرده و ملت ایران را «ملت گریه» نامیده است. این حکومت میخواهد حتا دانشگاههای ایران را با دفن اجساد پیروانش به گورستان تبدیل کند. این حکومت برآن است تا میدانها و اماکن عمومی در ایران را به گورستان تبدیل کند. این حکومت، حکومت مردگان است بر زندگان، حکومت بیگانگان است بر سرزمین زردشت، حکومت سیاهپوشان است بر سپیدجامگان ایرانی. به ندای نیاکانمان که از ژرفای تاریخ میآید گوش فرادهیم. نیاکان اهورائی و ایرانی ما از فرزندان خود میخواهند تا نگذاریم اهریمنان و ددان، ناموس و شرف و هویت و سرزمینمان را بیش از این لگدکوب کنند.
هم میهنان گرامی!
نوروز بر شما خجسته باد. بهار بر شما شاد باد. امیدوارم با کار و همبستگی بتوانیم در بهاری که آغاز شده است، حکومت جمهوری اسلامی را بسیار بیشتر از این که هست تنها بگذاریم و زمینه ی فروپاشی این نظام تروریستی را فراهم کنیم.
به امید پیروزی