حکومت اسلامی بر خلاف نظر کسانی که اصرار دارند همه چیز را در دستان معلول خامنهای متمرکز کنند، یک حکومت فردی نیست. گروهی است. الیگارشی است. مافیایی است. این گروه مقدمات انقلاب اسلامی را در مساجد و مناطق «مستضعف»نشین، از طریق توزیع مرغ و پودر رختشویی رایگان تا ترور و خرابکاریهایی مانند آتش زدن سینماها و کابارهها فراهم آورد. این گروه با پیوندهای خانوادگی و قبیلهای تار و پودش چنان در هم تنیده است که از آن جز با عنوان مافیا نمیتوان سخن گفت. نه کسی انقلاب را دزدید. نه کسی آن را مصادره کرد. نامش «قیام» یا «انقلاب 57» نیست. بلکه به استناد رهبری مذهبی و اسلامی آن و به استناد تئوری «حکومت اسلامی» چیزی جز «انقلاب اسلامی» نیست. مدعیان دمکراسی و لیبرالیسم و حقوق بشر باید نقش واقعی و مؤثر خود را نه در انقلاب اسلامی و جمهوریاش بلکه در جای دیگری بجویند. حکومت اسلامی و بنیادگرایان درکی از دمکراسی ندارند که بخواهند «ناله اصلاحات» آنها یا «صدای انقلاب» مردم را بشنوند!
انقلاب اسلامی و جمهوریاش
الاهه بقراط
الاهه بقراط
کسانی که کاسه و کوزه شرایط فلاکتبار اقتصادی و اجتماعی ایران را بر سر احمدینژاد میشکنند، یا سر در آبشخور رقابتی دارند که دست آنها را از برخی نعمات جمهوری اسلامی کوتاه کرده است یا مدافعان آنها هستند که گمان میکنند ممکن است بتوانند معجزه «اصلاحات» را در جمهوری اسلامی تحقق بخشند. آنها نمیخواهند ببینند دولت احمدینژاد و شرایط کنونی حاصل ناگزیر و فرزند خلف جمهوری اسلامی است. لیکن کسانی هم که همان کاسه و کوزه را بر سر سیدعلیخامنهای میشکنند و او را نه زیر عنوان و مقام واقعیاش یعنی «ولی فقیه» که بنا بر قانون اساسی جمهوری اسلامی به وی اعطا شده است، بلکه با نام مستعار «سلطان» و اختراع واژههای مضحک مورد انتقاد قرار میدهند، نشان میدهند از ساختار آنچه خود آن را تثبیت و تقویت کردهاند، شناخت لازم و کافی ندارند.
راست این است که ولی فقیه کنونی چیزی بر اختیارات ولی فقیه پیشین یعنی روحالله خمینی نیفزوده است. رهبر سیاسی و مذهبی پیشین در مدت ده سالی که پس از انقلاب اسلامی زنده بود، به همان شکل عمل کرد که امروز رهبر سیاسی و مذهبی کنونی عمل میکند. هیچ کدام از این دو بر خلاف قانون اساسی نظامشان عمل نمیکنند. این منتقدان مذهبی حکومت هستند که نمیخواهند واقعیت موجود را بپذیرند:
حکومت ایران یک حکومت دینی است.ولی فقیه، پادشاه، سلطان، قیصر، تزار یا امپراتور نیست زیرا هر یک از اینها قدرت دنیوی را نمایندگی میکنند و ردای رهبری مذهبی بر دوش ندارند. در حالی که ولی فقیه هر کس باشد، خمینی یا خامنهای یا فردی دیگر، بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی بالاترین مرجع سیاسی و مذهبی کشور به شمار میرود. هم ولی است. هم فقیه است. دنیا و آخرت ملت در ید قدرت اوست. با هزار ترفند نیز نمیتوان «ولی فقیه» را به «سلطان» تبدیل کرد زیرا ردای مذهبی و اسلامی بیش از ردای سیاسی بر شانههای «ولی فقیه» سنگینی میکند.
حکومت دینی ایران یک حکومت اسلامی است.
حکومت اسلامی ایران یک حکومت مبتنی بر ولایت فقیه است.
حکومت اسلامی ولایت فقیه در ایران دارای یک رهبر سیاسی و مذهبی به نام ولی فقیه است.
.....................
متن کامل:
آژانس خبری کوروش
http://www.cyrusnews.com/news/fa/?