13 May 2007

مهستی شاهرخی: بحث "شیرین" تئوری "نسبیت" میز گرد ذهن مضحک یک مزدور





بحث "شیرین" تئوری "نسبیت" میز گرد ذهن مضحک یک مزدور

در رادیو "زمانه!"

مهستی شاهرخی
http://chachmanbidar.blogspot.com/

توی مرداب ذهنیش نشسته و با قاطعیتی عظیم به جای ما فکر می کند. به جای ما حرف می زند و خلاصه مرتب می برد و می دوزد. می گوید شش سال پیش مطلبی را نوشته و الان بی برو و برگرد باز همان قاطعیت شش سال پیش را دارد. مثل یک انگل با نگاهی پر از گناه و جرم به مهاجر و به تبعیدی می نگرد و قرار است این بحث شیرین را در رادیو مورد بحث و زمینه چینی قرار بدهد.

این نوشته از جانب یک مضحک نویس برای شناخت روانشناسی توابان و تواب سازان بسیار مفید است و به شما توصیه می شود حتماً آن را بخوانید تا بفهمید با چه مارمولکهایی طرف هستید و خواهید بود. بعله! سرانجام تئوری نسبیت با قاطعیت تمام، توسط یک تواب اصلاح طب از نو کشف شد. نوشته بدون هیچ گونه استنادی پر است از تهمت و توهین به مهاجران و در جهت ماله کشی و دستمال کشی از مابهتران! جاده صاف کن است دیگر!

ایشان اول شوخی شوخی ... دارند تست می کنند تا ارزیابی کنند بعد... چون قرار است این نسبیت مضحک و آن استقلال زمینه چی، همه را توبه داده و سرافکنده و نادم از گذشته ای خیالی، به واقعیت کشوری که دیگر از آن ما نیست، به اسارت یا به قول خودشان به سوی مذاکره و دموکراسی ببرند...

چرا برنمی گردد؟ چرا آمده؟ ماموریت ندارد؟ از جان ما چه می خواهند؟ مشروعیت جانم! مشروعیت! می خواهند ما به تمامی مرداب سالیان غیبت مشروطیت ببخشیم و سرمان را فرو کنیم آن تو و خفه شویم. همین و همین! بایست ساکت بمانیم تا کار خود را بکنند.

راستش هیچ خیال ندارم به روزنامه و یا سایت پرخواننده ای که این مطالب پر افترا و توهین و تحقیر را منتشر می کند اعتراض کنم و یا بروم در بحث زمینه سازی برای مشروعیت بخشیدن به ایشان شرکت کنم و خلاصه بازارگرمی کنم برایشان. نع! چه چیزی برایم مانده که از دست نداده باشم؟
دیگر واقعاً این مضحک نویس ها شورش را درآورده اند.

این ها پولهای کلان گرفته اند تا راه آزادی و دموکراسی را هموار کنند یا اینکه هر روز ما را در لجن غسل دهند؟ در فکر اینم که برای سازمان حقوق بشر نامه ای بنویسم و نظرم را با ایشان در میان بگذارم. وقاحت هم حدی دارد؟ مگرنه؟ یکی یا دو تا که نیست؟ مجموعه ایست از ابتذال که روز به روز رشد می کند و پیش می رود و میدان را گرفته است. چه چیزی را از دست خواهم داد؟ شما چی فکر می کنید؟