4 May 2007

میرزا آقا عسگری (مانی) : آنکه گفت آری، آن که گفت نه

فقط از "وی" خواسته شد با سرویس اطلاعاتی و امنیتی ایران همکاری کند ؟
طی دو دهه‌ی اخیر، شماری از "شاعران" و "نویسندگان" و "هنرمندان" و "سیاست پیشگان" ایرانی به ایران رفتند و بازگشتند. و هنوز هم می‌روند و بازمی‌گردند. آیا سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی، چنین "درخواستی" را با آنها هم درمیان نهاده‌ا‌ند؟

آنکه گفت آری، آن که گفت نه!

میرزاآقا عسگری
مانی

http://www.mani-poesie.de/index.jsp?aId=5010



رادیو آزاد:
جفری گدمین، رییس رادیو اروپای آزاد، رادیو آزادی،
از دولت جمهوری اسلامی ایران خواست که به پرناز (نازی) عظیما،
خبرنگار این رادیو که امکان خروج از ایران از وی گرفته شده، اجازه دهد تا ایران را ترک کند.

پرناز (نازی) عظیما ، تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی دارد و ۲۵ ژانویه ۲۰۰۷ میلادی، پنجم بهمن ماه ۱۳۸۵خورشیدی، برای ملاقات با یکی از بستگان بیمار خود به ایران رفت.
در جریان یکی از ملاقات هایی که خانم عظیما با مقام های رسمی داشته،
از وی خواسته شده تا با سرویس اطلاعاتی و امنیتی ایران همکاری کند که این درخواست از سوی وی رد شده است.




آیا سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی ایران طی سالهای گذشته تنها از خانم نازی عظیما خواسته‌اند که با آنها همکاری اطلاعاتی کند؟
اگر جفری گدمین از این درخواست وزارت اطلاعات خبر نمی‌داد، چگونه می‌شد به کُنه ماجرا پی برد؟
فرض کنیم خانم عظیما به «مقام‌های رسمی» جواب «آری» می‌داد، و بی‌سرو صدا از ایران خارج می‌شد، آیا همکاران و اطرافیان او هرگز به مأموریت احتمالی ایشان آگاه می‌شدند؟
طی دو دهه‌ی اخیر، شماری از «شاعران و نویسندگان و هنرمندان» و سیاست پیشگان ایرانی به ایران رفتند و بازگشتند. و هنوز هم می‌روند و بازمی‌گردند.
آیا سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی، چنین درخواستی را با آنها هم درمیان نهاده‌ا‌ند؟ اگر آری، آیا آنها قول همکاری داده‌اند؟ اگر چنین است، چه همکاریهائی با وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی داشته‌ و دارند؟!
مردم این را نمی‌دانند. این را فقط آن دسته از این «زائران» جمهوری اسلامی می‌دانند که چنین درخواستی با آنان مطرح شده است. آیا این زائران حاضرند شهامت بخرج دهند و به مردم بگویند که چنین درخواستهائی از آنها شده است یا نه؟ و این که آیا آنها به اینگونه درخواستها، جواب مثبت داده‌اند یا منفی؟ اگر گفته‌اند: «نه»، چگونه به سلامت به خارج برگشته‌اند و به رفت و آمدشان به ایران ادامه می‌دهند؟ اگر جواب «آری» دادهاند، چه همکاریهائی با رژیم کرده‌ و چه اطلاعاتی در اختیار وزارت اطلاعات گذاشته اند؟!
درخواست پاسخ ازآنان به اینگونه پرسشها نباید خواسته‌ی نامعقولی باشد، چرا که آنها «شاعر و نویسنده و هنرمند» اند و خطاب به همین مردم و «برای» همین مردم می نویسند. چنین نیست؟!
بی‌سبب نیست که شماری از این «زائران» جمهوری اسلامی، از چند سال پیش از رفتنشان، و پس ازسفر، از صحنه‌ی اعتراض و انتقاد به جنایات رژیم جمهوری اسلامی کناره می‌گیرند و مثلا امضای آنها از پای بیانیه‌های عمومی اعتراضی به رژیم ناپدید می‌شود. حتا اگر این بیانیه‌ها اعتراض به سرکوب همکاران اهل قلم آنها، و روزنامه‌نگاران باشد. من شخصا چند بار این جماعت را در این زمینه آزموده ام و آنان حتا جواب نامه و درخواست مرا نداده و خود را به کوچه علی چپ زده اند! کبک سرش را زیر برف می‌کند که کسی او را نبیند! حالا حکایت اینهاست!