13 October 2007

مریم افشاری: من هم جزء هیچ کسانم م



نه تحکیمی ام، نه ادواری، نه دانشجوی پلی تکنیک، نه سندیکائی و نه مشارکتی؛

نه در پی بازداشتم طوماری با اسامی آشنا که از «الف تا ی» همواره با هم اند،
جمع آوری می شود


من هم جزء هیچ کسانم

مریم افشاری
http://www.cyrusnews.com/news/fa/?


من همان مبارز سیاسی و مدافع حقوق بشر هستم که همواره در پی آزادی و آگاهی رسانی در جامعه سنتی با اعتقادات مذهبی کوشش می کنم. خط و ربطم نه به اصلاح طلبان، نه به ملی-مذهبی ها و نه به چپ حکومتی ربطی ندارد.
غیر خودیه...غیر خودی...هستم و هدفم آزادی و رسیدن به عدالت اجتماعی است. خواهان جامعه ای هستم که در آن دموکراسی وحقوق بشر فارغ از هر گونه خط و ربط سیاسی و دگم اندیشی ها نهادینه شود.

من همان مرد زحمتکش در پائین جامعه هستم که به خاطر صورت چروکیده سیاهم، به خاطر لباسهای چرک و رنگ و رو رفته ام به عنوان ارازل و اوباش دستگیر و راهی سوله کهریزک می شوم. با تکه نانی خشکیده و آبی با بو و طعم گازوئیل، با خوردن باتون به هر بهانه ای و در شرایطی که بیماریهای مسری گوناگون تا کنون بسیارانی را روانه دنیای فانی کرده، روزها را درسخت ترین و غیرانسانی ترین شرایط سپری می کنم.
مدافعان من نه وکلای صاحب نامند و نه نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشر، من که حقی در جامعه« مهرورزمان» ندارم و در آرزوی جامعه ای با فرهنگ والای انسانی هستم که همه انسانها صاحب حق مساوی باشند.
من همانم که در زمان دستگیری ام نه شانسی دارم که نامم در رسانه ها باشد و نه کسی در جستجویم برای مصاحبه پس از آزادی.(البته اگر جان سالم در ببرم)

من از همان توده های محروم هستم که برای مبارزه برای هر ظلم و ستمی در صحنه ام ،چه برای آزادی زندانیان سیاسی؛ چه برای حقوق صنفی کارگران، معلمان و پرستاران و ....

ای کاش روزی انسانیت و معرفت مرزی نداشت، نگاهها عادلانه و بدون پیش داوری بود، خودی و غیر خودی، فارغ از هر گونه باور و اعتقادی حامی و پشتیبان یکدیگر برای مبارزه با ظلم وسرکوب ظالم بودند. اگر در مبارزه نقش لایه های گوناگون مردمی را از یاد ببریم و در عمل آنان نادیده بی ینگاریم. در شرایط دشوار بهائی بهشان ندهیم نباید انتظار حمایتشان را داشته باشیم. اینان به چه کس باید باور و اعتماد داشته باشند؟؟ آنان که در سلول انفرادی 209 و در سوله کهریزک در زندانهای بی نام و نشان تنهایشان گذاردید، به راستی چه کسی به فکر آنان است؟؟

حمایت نمودن از افراد صاحب نام و مطرح در عرصه سیاسی و اجتماعی در زمانی که آنان سلولی را به اجبار، اختیار میکنند و البته تحت فشار فراوان هم قرار میگیرند،بسیار نیکو و پسندیده است ولی اکثریت بی نام و نشان و مبارزان راستین ایران زمین چه ؟؟

آنان که خیزش توده ها را طلب میکنند باید همواره در کنارشان باشند نه اینکه در فکر این باشند که ببینند از این نمد برایشان کلاهی در می آید یا نه ؟؟ حمایتی باید کرد یا نه؟

به هر روی مبارزه علیه ظلم و نابرابری جریان داشته و دارد من هم جزو هیج کسانم که همواره در صحنه بوده و هستم.

من هستم چون مبارزه برای آزادی و عدالت هست