25 September 2005

هدف اصلی واواک (وزارت اطلاعات و امنیت) همچنان مبارزه با مخالفین رژیم در تبعید است



ترجمه متن سخنرانی
منصور قدرخواه
در کنفرانس مطبوعاتی برلین



خانم ها و آقايان

من خیلی خوشحالم که در این کنفرانس چند تن از وب لوگ نویسهای کشورم که از طریق اینترنت با رژیم حاکم مبارزه میکنند حضور دارند. این یک جبهه جدید اما بسیار جدی برای تشنگان آزادیست.

من در اين كنفرانس مطبوعاتي تلاش رژيم ملايان براي امتداد ديکتاتوري و سانسور مطبوعاتي و ايجاد جو ترور و وحشت بعد از روي کارآمدن احمدي نژاد در ايران به خارج از مرزهاي ايران بويژه کشور آلمان را افشا ميكنم.


ما در آلمان طعم تروريسم ملايان را در ماجراي ميكونوس چشيده ايم اما واقعيت اين است كه پليس مخفي رژيم ملايان فعاليت گسترده اي در آّلمان را دنبال ميكند كه با روي كار آمدن احمدي نژاد به آن ابعاد بسيارگسترده تري از گذشته داده است كه امنيت ايرانيان مقيم آّلمان و همينطور مباني اوليه دمكراسي در اين كشور منجمله آزادي بيان را به خطر مي اندازد.

من منصور قدرخواه, كارگردان,نويسنده, مدیر کانون هنرمندان ایرانی و سردبیر سايت ايران ليبرتي و عضو شوراي ملي مقاومت هستم که در سال 1979 به آلمان آمدم و از سال 1982 با همسرم که آلمانی میباشد خوشبخت زندگی میکنم و به فعاليتهاي افشاگرانه عليه رژيم بنيادگراي حاکم بر ايران از طریق فیلمسازی و کارهای رسانه ایی میپردازم و بویژه فثالیتهای سازمان مخفی جهنمی امنیت وتواک را افشاء مینمایم.


از فوریه سال 2003 سایتی بنام سایت ایران لیبرتی را اداره میکنم. این وب سایت در داخل و خارج ایران بدلیل اینکه روزانه چندین بار خبرها و مقالات جدید داردد و آرشیو بسیار بهره برداری میکنند همچنین ابغاد بسیار زیادی عکس کاریکاتورها و غیره را در اختیار بینندگانش قرار میدهد میگردد بسیار محبوب است .

فعاليتهاي ما در سايت ايران ليبرتي جنبهء فرهنگي هنري و خبري دارد و درضمن جنايات رژيم در عرصه نقض فاحش حقوق بشرو ماجراجويي هاي آن در بدست آوردن سلاحهاي اتمي را افشا ميکند.

اين سايت به چهار زبان شامل زبانهاي فارسي ، آلماني ، انگليسي و فرانسوي ، اطلاعات و اخبار را در اختيار بازديدکنندگان خود قرار ميدهد.

ایران لیبرتی (ایران آزاد) برای صلح ، آزادی و حذف همه تبعیضات و طلم و نابرابری مبارزه میکند و خواستار یک رفراندوم آزاد تحت نظر سازمان ملل میباشد. در این رفراندوم مردم باید تصمیم بگیرند که یک حکومت ولایت فقیهی اسلامی میخواهند و یا یک حکومت دمکراتیک مبتنی بر سکولاریسم (جدایی دین از دولت) .

خوب حال بروم سرموضوع کنفرانس :


ما در تاريخ 24 اوت 2005 در زمانی که من در مسافرت بودم متوجه شديم که سايت ايران ليبرتي مورد اخلال قرار گرفت ، و مسدود شده است.

در ابتدا فکر ميکرديم که اين يک مشکل تکنيکي است ولي توسط چندتن از کاربران که بصورت مرتب و دائم به سايت ايران ليبرتي و سايتهاي ديگر مراجعه ميکند خبر دار شديم که سايتهاي وابسته به پليس مخفي رژيم ملايان منجمله سايتهاي روشنا، سايت ايران ديدبان و سايت نگاه نو از تهاجم رژيم و عواملش به سايت ايران ليبرتي اعتراف ميکنند و مدعي ميشوند که آنها با شکايت به مراجع قانوني توانسته اند چنين کاري را انجام دهند.

منجمله سايت روشنا در تاريخ 24 اوت 2005 (زماني که ما هنوز از مسئله خبردار نبوديم) مدعي شده بود: « سايت ايران ليبرتي که توسط منصور قدرخواه راه اندازي شده بود توسط دادگاه دولت آلمان مسدود شده است

«انجمن روشنا عليه دستگاه تبليغاتي اين سازمان و افراد حقيقي و حقوقي که به آن توهين کرده اند از طريق دستگاه قضائي آلمان اقدام کرده و امروز وکيل انجمن روشنا به ما اطلاع داده که دستگاه قضائي آلمان دستور مسدود شدن سايت ايران ليبرتي را داده است

انجمن روشنا ، انجمني وابسته به وزارت اطلاعات در اطلاعيه شماره دو خود در 25 اوت 2005 يک روز بعد ، در تهديد آشکار به من هشدار داد كه اميدي به وكيلهاي گران قيمت نداشته باشم و اگر ادامه دهم نهايتا به دست رژيم خواهم افتاد.


«اگر به اميد وکيل هاي گران قيمت و کارهاي قانوني هستيد وضعيتي بهتر از ابراهيم خدا بنده نخواهيد داشت و زماني متوجه خواهيد شد که کار از کار گذشته... »


لازم به گفتن است که ابراهيم خدابنده توسط عوامل رژيم در سوريه ربوده شد و به ايران برده شد و الآن در زندان اوين هست .


ما به دنبال اين مسئله به وکيل خودمان مراجعه کرديم ، وکيل من آقاي رالف دورا مي باشد که در شهر فردن در استان نيدرزاکسون هست ، او را در جريان موضوع قرارداده ايم چرا که ما تا آن لحظه هيچ نامه يا شکايتي مبني بر اتهام يا کار خلاف قانون که انجام داده باشيم و اخطاري به ما داده باشه توسط هيچ کس و هيچ فردي داده نشده بود و شکايت هاي احتمالي و يا توطئه هاي وزرات اطلاعات چيزهاي است که ما بصورت سند و مدرک هنوز دريافت نکرده ايم .


مراجعه بارها و بارها وکيل رسمي ما چه از طريق فاکس و چه بصورت تلفني به شرکت خدمات دهنده يعني شرکت اوسو در شهر برمن به هيچ نتيجه اي نرسيد و هيچ چيزي که مبني بر يک عمل قانوني توسط اين شرکت بوده به ما داده نشده است.


فقط متوجه شده ايم که شرکت خدمات دهنده بدون هيچ دليل موجه قرارداد ما را بصورت يکطرفه و بدون اخطار قبلي و بدون دادن سند حقوقي قطع کرده است.


ضمنا در اولين عکس العمل ما قبل از آگاهي مطالب سايت هاي وزرات اطلاعات يک تهديد علني مواجه شديم که شرکت خدمات دهنده در يک تماس تلفني همسر من در پيگيري در مورد علت بسته شدن سايت بصورت علني گفته بود« حال او بدتر خواهد شد ، اگر که به اين کارها ادامه بده ».


كاملا مشخص بود كه مورد شانتاژ و سانسور رژيم در آلمان قرار گرفته ايم و سوال اين بود كه سايتهاي رژيم چگونه قبل از ما در جريان اين موضوع قرار گرفته اند:


لذا به دادگاه اداري برمن شکايت کرده و خواستار رسيدگي شديم. اينکه وزرات اطلاعات توانسته بود که اين شرکت را بطوري وارد عمل ننگين کند و او با تهديد و جواب ندادن به سئوالات ما برايمان نه تنها بسيار غيرعادي و مشکوک بود بلکه تهديدات که اگر از حق خود دفاع کنيد وضعتان بدتر خواهد شد مبين رسيدن چنگال ديكتاتوري ملايان به آلمان بود.

اما دادگاه اداری برمن با يک رسيدگي فوري حکم هاي زير را صادر کرد:

بدينوسيله دادگاه بدليل فوريت مسئله و بدون دادگاه و سئوال و جواب از طرف دعوا تصميم زير را ميگيرد:

يک طرف دعوا مجبور است که اف تي پي اکنت وب سايتهاي ايران ليبرتي دات کوم و ايران ليبرتي دت دي اي را آزاد کند.

دو در صورت تمرد حکم يک اين راي دادگاه طرف دعوا موظف ميشود که جريمه ايي به مبلغ 25.000 يورو بپردازد و در صورتيکه اين مبلغ از نمي تواند بپردازد حکم زندان تا 6 ماه صادر ميشود

سه طرف دعوا موظف است مخارج دادگاه و وکيل را بپردازد.

چهار ارزش دعوا 2000 يورو تعيين ميشود.


برمن بلومنتال 30.08.2005

دادگاه اداري

امضا شده شوردتار

قاضي اداره اداري


سوالي که در اين جا مطرح است اين است که وزرات اطلاعات چگونه توانسته اقدامي يعني سانسور يک از سايت هاي اپوزيسيون را در خاک آلمان انجام دهد؟

سوال دوم با وجود اينکه هيچ سند قانوني و دادگاهي در جريان نيست و نه ما و نه وکيل ما با همه تلاش نتوانسته ايم به چنين چيزي برسيم و آيا اين به معني گسترش سانسور از ايران به آلمان نيست ؟

سوم چگونه است که مامور وزرات اطلاعات مرا تهديد مي کنند که اگر پيگيري قانوني اقدام کنم به زندان اوين منتقل خواهم شد ؟

چهارم من از طرف آزاديخواهاني که براي آزادي کشورشان مبارزه مي کنند به ارگانهاي دولتي و غير دولتي و مطبوعاتي و ارگانهاي مدافع حقوق بشر و آزادي بيان و انديشه هشدار مي دهم که وزرات اطلاعات و دولت جديد احمدي نژاد تروريسم رايانه را که از ايران شروع کرده و بسياري از وب لاگ نويسها و فعالان اينترنتي را به سياهچالهاي مخوف خود انداخته و اين سانسور و فشار را ميخواهد به خارج از کشور به ويژه در آلمان گسترش دادهد.

مزدوران وزرات اطلاعات در سايت خود علني سايت هاي اپوزيسيون را تهديد کرده اند که اگر ماموران رژيم را افشاء کنند سرنوشتي مشابه سايت ايران ليبرتي خواهند داشت .


لازم است اينجا بخشي از سوابق امر را بگويم

يک ـ انجمن روشنا ماموران وزرات اطلاعات هستند که از تهران به آلمان اعزام شده اند.

دوم ـ يکي از آنها که محمد حسين سحاني که در اينجا سند موجود است:


سوم ـ علي قشقاوي

علي قشقاوي همان مزدوري است كه به اعتراف خودش براي نفوذ در سازمان مجاهدين خلق و انجام عمليات تروريستي عليه رهبران اين مقاومت در سال 1372 آموزش ديده و به خارج كشور اعزام شده است. او شخصا اعتراف كرده است : «در جلسهاي كه در اواخر فروردين72 در اطلاعات بابل , حاجي آقارضاپور و معاونش قربانعلي صادقي و سيدمصطفي سيدعليپور با من داشتند در اين زمينه توجيه شدم . آنها به من گفتند سعي كن در جاها و مكانهايي كه رهبري سازمان بيشترين رفت و آمد را دارد و ظاهر ميشود را براي ترور انتخاب كني . مثلاً گفتنددر سالن اجتماعات , رهبري آنان بيشتر ظاهر ميشود كه لازمهٌ آن براي ترور اين است كه شناسايي دقيق كنيد و راه ورود سلاح و مهمات را براي خودت پيدا كني . آنها گفتند كه اين كار هم با چند بار شناسايي انجام ميشود كه بعد از اينكه مطمئن شدي كه ميتواني سلاح را به داخل سالن اجتماعات وارد كني اقدام كن ... ».(كتاب كارتهاي سوخته وزارت اطلاعات چاپ 1381)

اما پس از اينكه اين مزدور توسط رزمندگان آزادي شناسايي و اخراج گرديد و به نزد رژيم ملايان برگشت , مجددا در بهمن ماه 1380 در هتل مرمر تهران كه محل اجراي ماموريتهاي وزارت اطلاعات رژيم است , براي طرحهاي جديد رژيم در خارج كشور آموزش ديد و به آلمان اعزام گرديد .

چهارم يک از ماموران رژيم بنام کريم حقي اعتراف مي کند، در اول فوريه 2001 او و ساير مزدوران هم بانداش در آلمان ، هلندو در نروژ در يک روز واحد توسط پليس امنيتي کشورها اخطار و مورد بازپرسي قرار گرفته اند و به آنها گفته شده که:

« مي دانيم با سازمان مخفي ايران در ارتباط هستيد . از آنها پول مي گيرد و کار هاي نشرياتي و خود را با پول آنها انجام مي دهيد. پليس به آنها اخطار کرده که چنين کاري امنيت شهروندان ما را تهديد مي کند و هرگز پذيرفته نيست

ـ جعفر بقال نژاد ماموري که در ماه يوني به تهران رفته و دو ماه در ايران بوده و در ماه يولي و بعد از انتخاب احمدي نژادي به کشور خودش يعني نروژ برگشته و دست به يک کار جاسوسي زده و ايجاد جو ترور و وحشت کرده.

او عکسهاي بسياري از هنرمندان و سياست مداران و مخالفين رژيم از جمله من را روي سايت خود گذاشته است که آدرس سايت نگاه نو نت است که در سمت چپ آن در روي عکسها کيليک بکنيد عکسهاي بسياري از سياستمدران و هنرمندان و فعالين و مخالفين رژيم ديده ميشود ، اين کار در همه ابعاد خودش يه شکل ترورسيم دارد يعني اينکه وزرات اطلاعات به ما اطلاع ميدهد که ما عکس هاي شما را داريم و مي دونيم که کجا هستيد و ميتوانيم شما را براحتي ترور کنيم .




قسمتی گزارش سازمان حراست از قانون اساسی 1999 ( با اینکه این گزارش کمی قدیمی است ولی همچنان از نطر محتواپي جدید است و نشان از بی عملی در مقابل فعالیتهای خطرناک وزارت اطلاعات در اروپا و آلمان دارد.)

« هدف اصلی واواک (وزارت اطلاعات و امنیت) همچنان مبارزه با مخالفین رژیم در تبعید است... سازمان مجاهدین خلق ایران و بازوی سیاسی آن شورای ملی مقاومت در جهان همچنان الویت ویژه ایی دارند. برای مبارزه با اپوزیسیون در تبعید رژیم ایران از انجمنهای باصطلاح فرهنگی استفاده میکند. این انجمن ها بدستور رژیم ساخته میشوند که منافع (رژیم) ایران را در جهتی که میخواهد تامین کند. باضافه اين فعاليتها تبلیغات ضد سازمان مجاهدین را توسط نشریات مختلف انجام میدهد که بخشی از آن توسط جداشدگان سازمان مجاهدین منتشر میشود. این تبلیعات سعی میکند خوانندگان را از سازمان رویگردان کند.

برای امور جاسوسی وزارت اطلاعات سعی در جذب هواداران سازمان و دیگر شهروندان ایرانی دارد. این روش اکثرا زمانی صورت میگیرد که ایرانیان تبعیدی به ایران مسافرت میکنند. در آنجا توسط واواک با آنها تماس برقرار میشود و بغضا با تهدید به سرکوب و شکنجه آنان یا خانواده اشان که در ایران زندگی میکنند آنها را مجبور به همکاری میکنند.»

میبینید که این شناسائی ها وجود دارد اما نتیجه گیری این مقامات که این گزارشات را مینویسند چیست؟!


زمان حال و نتیجه گیری ما

نتيجه گيري ما اين است که رژيم بعد از آمدن احمدي نژاد سرکوب را در داخل و ترورسيم را در خارج گسترش مي دهد و اين نمونه ترورسيم را رايانه که در آلمان شاهد آن هستيم و تهديدهاي که به دنبال دارد. میبینید که حتي مرا به عنوان هنرمند و فعال سياسي تا مرحله زندان اوين مي رساند يعني توسط آدم ربايي مرا مي توانند به زندان اوين ببرند.

من علاوه بر اينکه قرباني سانسور شده ام مورد تهديد ترور هم هستم.

از آنجا که همسر من که آلماني است و 25 سال با من زندگي مي کند و ما زندگي خوبي داريم اما او هميشه در وحشت و عذاب بسر مي برد . نامه اي به آقاي گرهارد شرودر صدراعظم آلمان نوشته است که شاهد براين مدعا است ( نامه را مي توانيد توي اسناد ما ببينيد.)

من شکايت قانوني خود را دنبال خواهم کرد و عليه سانسور و گسترش ترويسم رژيم مبارزه خواهم کرد، و از همه آزاديخواهان در اين کشور در آلمان و اروپا و مطبوعات، ارگانهاي حقوق بشري و مقامات تقاضاي کمک و همياري دارم.

با تشکر از توجه شما

.............

نامه خانم روت ماریا قدرخوا ه به صدر اعظم آلمان

http://zir-chatr-40tikke.blogspot.com/2005_08_01_zir-chatr-40tikke_archive.html