21 January 2009

دلخوش باشیم که اگر"او" نیاید مهره سوخته ی در پشت صحنه کمین کرده ی بیست سال پیش به جای "او" می آید


از جمله ایرادتی که بعضا به برخی از تحلیل ها و نوشته های سیاسی گرفته می شود، عدم راهکار ها ی برون رفت از معضل مطرح شده است که از همین رو اهل قلم و تحلیل گران سیاسی سعی بر آن دارند که ضمن نقد سیاست زمامداران ، راهکار هایی را در جهت بهبود روش ها ارائه دهند. از جمله ، اخیرا مطلبی ... با عنوان “راه کاری برای صیانت از صندوق‌های رای ” در روز نت، روز آن لاین منتشر شد که در آن برای صیانت از آ رای مردم ، ستاد انتخابات کشور را در همان ابتدای شکل گیری خود ترغیب به دعوت ازچهره‌های مشهور به صداقت و بی‌طرفی و نیز نمایندگان نامزدهای مختلف برای نظارت دقیق بر کار خود، کرد تا همه حرف و حدیث‌های مربوط به رای سازی و تقلب وغیره پایان گیرد. این راهکار اگر چه به ظاهر می تواند تا حدوی ذهنیت منفی اذهان عمومی را بر طرف سازد اما بطور کلی چاره ساز نمی تواند باشد که چرایی آن در پی خواهم گفت

شوالیه های کاغذی

بيژن صف سری


یکی از چندین و چند شرایط انتخابات آزاد به معنای اخص آن ، ابتدا امکان کاندیدا شدن هریک از احاد جامعه با هر نوع نگرش و بینش فرهنگی سیاسی اجتماعی است به عبارت روشن تر، نظر و میل فرد یا گروه و یا نهادی در تعیین صلاحیت افراد برای کاندیدا شدن دخیل نباشد یا دست کم اعمال سلیقه در انتخاب کاندیدا ها وجود نداشته باشد ، بنا بر همین اصل ، نبودن همین یک شرط برای برگزاری یک انتخابات آزاد می تواند مسیر این فرایند مدنی را چنان منحرف سازد که دغدغه صیانت از آرای مردم ، دل شوره ی بیهوده را می ماند.

از نوع برگذاری انتخابات که بگذریم ، دقت نظر در کاندیدا هایی که تا کنون برای احراز پست اولین مقام اجرایی کشور در انتخابات پیش رو اعلام آمادگی کرده اند، می تواند گواه بر آنچه گفته آمد باشد. چرا که این بار هم چون سال های پیش از این، از میان چند تن از رجالی که در تمام سی سال گذشته ، که مستقیم و یا غیر مستقیم در اداره امور این آب و خاک نقش داشته اند (و حاصل کارشان هم همین حال و روزی است که امروز بدان گرفتار شده ایم )، باید انتخاب نمائیم یعنی باز هم انتخاب از بین بد و بدترو تو گویی در این گستره تاریخی قحط الرجال است که برای آمدن و یا نیامدن فردی که بیست سال از تمامی پست های اجرایی دور بوده و تنها به مدد یک سابقه نخست وزیری و چندین سال مشاوربودن، در پشت صحنه کمین کرده بود، باید دست به دعا شویم وچشم انتظار بمانیم و یا از سویی دیگر برای آن مرد خدای جوی خوش منظری که با پشتوانه ۲۰ میلیون رای، هشت سال بر مسند زمامداری نشست ولی گره ای نگشود، امروزباید بعد از هزار طرفند برای لبیک گفتنش نا امید شویم و به همین وعده او دلخوش باشیم که " اگراو نیاید مهره سوخته ی بیست سال پیش به جای او می آید " و در این میان سر خوش بودن آن شیخ چه تماشایی است که از آن زمان که از خواب اصحاب کهف برخاسته گمان بر کسب اعتماد ملی دارد و خود را از هم اکنون بر مسند قدرت می بیند و بر این باور رغبتی به ائتلاف با هیچ یک ازدیگر رجال کاندید شده ندارد .
الغرض حکایت کاندیدایی دیگر خرده رجال هم نیز بماند که شرح مثنوی هفتاد من را می طلبد که همه آنها جز شوالیه ایی آن هم کاغذی تا کنون همتی نداشته اند و در یک مدار بسته هر بار به صحنه می آیند و لاف اصلاح و برابری و سازندگی می زنند که این همه از انحراف مسیریک فرایند مدنی پدید آمده است تا چنین انتخاباتی هرگز به دل ننشیند و پایی به صندوق های رای گام بر ندارد هر چند قلم به دستانی از سر دلسوختگی، از دغدغه سلامت برگذاری انتخابات هر دم به فکر راه کارهای صیانت از آرا ی مردم باشند .
http://bijan-safsari.com