12 September 2007

بیانیۀ سیاسی زندان گوهردشت کرج

بیانیۀ سیاسی زندان گوهردشت کرج


بنام آفریدگار آزادی،

آیینه چو روخ تو بنمود راست

خودشکن آیینه شکستن خطا است

ما در لجن زار این زمین در حال مدفون شدنیم

آیا نیست در آسمان دستی تا ما را یاری دهد

با درود بیکران به روان تمامی جانباختگان راه عزت و آزادی ایران و ایرانیان،

جناب آقای خامنه ای چنان در قدرت مطلق غرق و دفن شده اید که خود را پادشاه بی بدیل همچون فتحعلی شاه قاجار تصور می کنید و می پندارید که اگر شمشیر از نیام بر کشید جهان و جهانیان تارومار خواهند شد و نیز قدرتی بالاترحاکم بر زمین اید.( موج دریا با خود خیالی دارد ریک انگارد که این تلاطم با او ست)

البته تمامی کناهان از شما و امثال شما نیست، ما ملت ایران نیز ملتی هستیم که بخاطر یک عمر سرکوب و فشار و اختناق و بیگاری عادت کرده ایم که خود را رعیت و نوکر انگاریم و رهبران و پادشاهان را ارباب و آقای بالای سر و د برابر کسانی که هم شجاعت کرده و تحول و دل به دریا زده تا نجاتمان دهند . همانند حیوانی عمل کردیم که مددکاری در پی بیرون کشیدن خاری از پای ما و رهایمان نتوانسته بماند می شود.

چرا که ما به جهت ترس غریضی و ناخودآگاه عادت شده از نجات دهندۀ خود گریخته ایم، آری از ماست که بر ماست

هیچ کدام از ما حتی در رویا هم تصورش را نمی کردیم که روزگاری آید و طلبه ای آخرت جو بنام آقای خامنه ای همچون شاهان بر ما حکومت مطلق نماید. اما افسوس و دریغا که این چرخ بسیاری بازیها ی تکراری و ناکرده دارد، و از همین روست که اقوام و انصار و درباری آقای خامنه ای امروز در زندان رجائی شهر کرج و دیگر زندانهای کشور چنان جنایتی بر علیه زندانیان این کشور روا می دارند که روزی عمله و نکره پادشاهان ستمگر تاریخ نیز همچون تیمو و چنگیز را سفید کردند.

آقای خامنه ای بخدا قسم که دیگه بس است بیایید از تاریخ عبرت و پند بگیرید از خدای ناظر متعال بترسید.

آقای خامنه ای این همه باد به قبقبه انداختن و صدا کلفت کردن ها و از بالای آن صندلی و جایگاه به قابلیان هابیل کش که جزء عده ای مفت خور وطن فروش و بادمجان دور قاب چین چاپلوس چیز دیگری نیستند و تنها یار شیطانند مسرور و مغرور نباشید واز مدح و ستایشان بترسید و خدا را بیاد آورید و رسول اش را و آنگاه اندکی به زندانیان سیاسی در زندانهایتان نظر افکنید و تفکر کنید خواهید یافت که آنها بهترین فرزندان این مرز و بوم هستند. همان طوری که شما در حکومت قبلی این چنین بودید و ما به شما اقتدا و اطمینان کردیم. اما حیف و صد افسوس که چیرۀ قدرت شما را فریفت و بقول لرد آکتون بطور مطلق فاسدتان کرد و بقول خودمان این بازیها مردانی می خواهد و طلب می کند که ناب تر از طلای ناب که افسوس شما زه هم نیستید. بیاید پایتان را از گلوی ما بردارید ، بگذارید نفس بکشیم بخدا جهان ماندنی نیست قدرت پایدار و همیشگی باقی نمی ماند همه چیز در حال تغییر و دگرگون شدن است بخود آیید به هوش باشید شاید راه مقفرت و آمرزش حتما باز است برای توجه و جبران مکافت هیچ وقت دیر نیست. قدرت را رها کنید یا حداقل آنرا انسانی و دمکراتیک اعمال کنید. چرا که رسیدن به اهداف اصل 44 خودتان زمینه سرمایه تدول اراده مدیریت و انگیزه لازم استف که میان دزدها و وطن فروشاهای اطراف شما از هیچ کدام خبری نیست . بیایید به قول مجاهد نستوه آیت الله طالقانی کاری نکنید که مورد لعن و نفرین آیندگان قرار گیرید.

آنچه شرط بلاغ بود ما با تو گفتیم

خواه از سخنان ما پند گیر خواه ملال

بدینوسیله گزارش میشود در مورخه 19 شهریور 1386 حدود ساعت 1400 بعد از ظهر زندانیان سیاسی آقایان افشین بایمانی و بهروز جاوید طهرانی جهت تحویل داروی خود به بهداری زندان مراجعه نمودند که در زمان و لحظۀ دریافت دارو نامبردگان در اعتراض به سوپر وایزر بهداری زندان آقای وجدانی مبتنی بر اینکه داروهای تحویلی کم و گذشته از آن تقلبی می باشند که با رفتار غیر انسانی و ناقض حقوق شهروندی آقای وجدانی و اعتراض نامبرده مواجه گردیدند و در این برخورد لفظی بود که آقای وجدانی زندانیان مزبور را به سمت درب شیشه ای اطاق ویزیت هل دادند که این است میخواهید بخواهید ، نمی خواهید نخواهید که البته در اثر این فشار آقای بایمانی با شیشه برخورد و جراحتی به عمق حدودا 8 میلیمتر و به طول 30 سانتیمتر بر اثر شکستن شیشه ورودی به روی شکم وی وارد شد،و آقای بهروز جاوید طهرانی نیز از ناحیۀ انگشتان سر و صورت مجروح شدند.

لازم به ذگر است در اثر این واقعه اکثر مسئولین بلند پایه زندان در محل واقعه حاضر شدند و بجای حمایت و مراقبت از زندانیان مجروح و حق و حقیقت در راستای باند باریهای معمول در این حکومت از فرد ضارب آقای وجدانی حمایت و بدون رسیدگی و مراقبتهای پزشکی لازم به آقایان افشین بایمانی و بهروز جاوید طهرانی با خون ریزی به بند عودت دادند و پس از گذشت چندین ساعت از زمان واقعه و خونریزی با اعتراض ما نسبت به بخیه جراحت اقدام شد و حدود 50 بخیه به محل بریدگی زده شد و آقای افشین بایمانی از طرف شورای زندان به یک هفته تحمل حبس در انفرادی محکوم شد.

ناگفته نماند که در بیمارستان زندان رجائی شهر مسئولین بیمارستان زندان داروها و لوازم پزشکی مورد نیاز و استفاده زندانیان را به انواع و احوال مختلف از زندانیا دریغ و آنها را در بازرهای آزاد خارج از زندان بفروش می رسانند

پایدار وطن همیشه

21شهریور 1386

زندانیان سیاسی زندان رجائی شهر کرج ( گوهردشت)




موارد فوق به سازمانهای زیر گزارش شده:

کمیسیر حقوق بشر سازمان ملل

-شورای حقوق بشر سازمان ملل

- سازمان عفو بین المل

-بخش حقوق بشر اتحادیه اروپا

- دیدبان حقوق بشر


http://pejvakzendanyan.blogfa.com

pejvak_zendanyan@yahoo.com

pejvakzendanyan@gmail.com