ما آذربایجانی ها ، یک مثلی داریم و واقعیتی در این ضرب المثل نهفته است که وضع و حال مردم بدبخت گرجستان و اوسیت را تشریح میکند: دولتی ، دولتی ینن ساواشدی ، آرادا کاسیبین .سی.... سیندی!
ترجمه (با معذرت از خوانندگان) : ثروتمندی با ثروتمندی دعوا کرد ، در وسط دودول مردم فقیر شکست!
در این لحظات تاسف بار، به گرجستان بیاندیشید !
کاظم رنجبر
دکتر در جامعه شناسی سیاسی
عفریته جنگ بار دیگر ،در منطقه ای نه چندان دور از مرزهای ایران، انسان های مظلوم را به خاک وخون کشید. در ظاهر امر ، روسیه یکی از استعمار گران معروف تاریخ در« دفاع از اقلیت اوسیت نشین ها» ، وارد جنگ با گرجستان شده است.
تاوریش سابق ولادیمیر پوتین ،که تا دیروز در ظاهرمدافع انترناسیونالیسم کمونیستی بود ، و تا دیروز با درجه سرهنگی مامور کا ژب بود ، و تا دیروز ماتریالیست و بی دین و لامذهب بود، امروز ، به دست بوسی پاپ کلیسای ارتد کس مسکو مفتخر می شودوامروز بر ناسیونالیسم روسیه تکیه می کند ، ملتی را در راستای سیاست متجاوز گرانه اش ، به خاک وخون کشیده است.
خوانندگان توجه بکنند، که این ولادیمیر پوتین ودارو دسته اش است ، که بر روسیه حکومت می کنند ، نه رئیس جمهور جدید مدوید.
من از نظام حکومتی گرجستان ، که یک نظام فاسد و خود فروخته به آمریکا و سیاست نفوذی غرب در قفقازاست ، دفاع نمی کنم. اما ، قلدوری روسیه را نیز محکوم میکنم. حوادث خونین گرجستان را باید ، در راستای ذخایر نفت و گاز دریای خزر، کشور های آذربایجان ترکمنستان، ازبکستان مطالعه و تحلیل کرد و امروز دنیای غرب بیش از پیش به انرژی فسیلی ، یعنی نفت و گاز احتیاج دارند.
در زمان ابر قدرتی اتحاد جماهیر شوروی ، در یای سیاه ،دریای انحصاری و و دریای اندرونی این قدرت بود. امروز این معادلات بهم خورده است. جمهوری های به ظاهر سوسیالیستی و اقمار کونیستی ،چون اوکرائن ،مستقل شده اند ، و معادلات سابق ،و انحصار طلبی روسیه در این دریا ،که یکی از راه های استراتژیک دریائی و راه انتقال گازو نفت دریای خزر به سایر کشور ها است ، امروز خواب را ازیکی از قدرت استعماری تاریخ ، ربوده است .
ما آذربایجانی ها ، یک مثلی داریم ، که با معذرت از خوانندگان ، چون واقعیت در این ضرب المثل نهفته است مجبورم بگویم ، چون وضع و حال مردم بدبخت گرجستان و اوسیت را توضیح و تشریح میکند . این ضرب المثل آذربایجانی چنین می گوید: دولتی ، دولتی ینن ساواشدی ، آرادا کاسیبین .سی.... سیندی .ترجمه :ثروتمندی با ثروتمندی دعوا کرد ، در وسط دودول مردم فقیر شکست!
بعداز شکست ، فتحعلیشاه قاجار در جنگ با روسیه ، یعنی از سال 1812 میلادی ، تا کنون ، سرنوشت ملت ایران ، بازیچه رقابت و بده بستان های قدرت های استعماری ،و در راس آن ، روسیه تزاری، روسیه کمونیستی ، ،انگلستان و آمریکا بوده است . در این رقابت ها ،و دعوا ها ، این ملت ایران به خصوص مردم آذربایجان و کردستان بودند ،که بالاترین قیمت ها راپرداخته اند .
بعد از انقلاب مشروطیت ، تزار روسیه که از دموکراسی می ترسید،و کودتای محمد علیشاه را علیه مشروطیت راه انداخت ، قشون روسیه تزاری وارد آذربایجان شد . این قشون اشغالگر ، بر این بود که از آزادیخواه ایران ، خصوصأ آذربایجان ، زهر چشمی بگیرد. در روز عاشورای 1911 ، روسهای اشغالگر ،رهبران انقلاب مشروطیت را که بعضی از آنان مقیم تبریز بودند ، چون زنده یاد ثیقته الاسلام ،و همراه با چند نفر منجمله فرزند علی مسیو ، که نو جوانی بود 16 ساله ، به دار آویختند .این نو جوان 16 ساله ،که نه در دانشگاه های غربی ،نه شرقی ، علوم سیاسی خوانده بود ، نه به انترناسونالیزم کمونیستی آگاهی داشت،نه خود را مدافعه کارگران جهان می شناخت ، با آن صداقت . پاکی و میهن دوستی ، قبل از رقفتن به بالای چوبه دار ، می گوید: زنده باد مشروطه زنده باد مشروطه زنده باد ایران.
درست در همان روز عاشورا ، زمانی که قشون متجاوز روسیه دست به چنین جانیت ها ،علیه آزادیخواهان ایران ، خصوصأ آزادیخواهان تبریز می زد ، همان موقع در بازار های تبریز ، یک مشت ملت جاهل نگه داشته شده ، زیر رهبری آخوند های بی وطن ، برای شهدای کربلا ،که در واقع جنگی است بین دو عمو زاده عرب (یزید آل سفیان ، حسین آل بنی هاشم ) که 1400 سال پیش ، برای بدست گرفتن قدرت ، جنگیده ،ویکی مغلوب دیگری شده بود، ایرانیان بدبخت ، بر سر خود می زدند ،و می گفتند : ای وای حسین کشته شد ، به خون اش آغشته شد (البته در زبان آذری) .
در حالیکه درست در همان روز ارتش متجاور روسیه تزاری ،در دهات ،و شهر ها ، به ناموس صد های زن و دخترایرانی مسلمان با نام های فاطمه ، زهرا، سکینه ،و رقیه تجاورز می کردند، ملت بدخت و غرق در جهالت ، برای حضرت سکینه روضه خوانی آخوند ها ، که با واقعیت تاریخ همخوانی ندارد ، گریه می کردند!
متاسفانه هنوز هم ، یک عده ایرانیان تجزیه طلب نمی دانند ،که قدرت در اتحاد است ، نه در تجزیه . عجیب اینکه بعضی از سایت ها ی ای فارسی زبان ( فارسی زبان عرض می کنم،نه ایرانی) با گرایش کمونیستی "سابق " خود ،چه بسا امروز ، با وجود اینکه ، نظام کمونیستی ، در روسیه توسط خود ملت روس برچیده شده است، باز هم از دخالت نظامی روسیه دفاع می کنند. گوئی این حضرات نمک پرورده ارباب خود هستند .
باور بفرمائید یک عده (بلا نسبت شما ) افق دیدشان بالاتر از نوکری و دست بوسی نیست؛ چه دست بوسی شاه، چه دست بوسی شیخ ؛ چه دست بوسی تزار سابق، چه دست بوسی تزار سرخ، چه دست بوسی ، دولت فخیمه انگلیس ،و چه دست بوسی آمریکا و سایر قدرت های استعماری . نمی توانند روی پای خود و بر منطق عقل و شعور خود بایستند و از حق و عدالت ، و استقلال و تمامیت ارضی ایران، وطن خود دفاع بکنند . گوئی طبیعت و یا خدا این ها را ذاتأ نوکرو نوکر صفت آفریده است. مهم نیست که ارباب ، تزار باشد و استالین ، سرخ باشد و سفید، دولار داشته باشد و یا پوند، ریش داشته باشد و بی ریش ، شاه باشد و یا شیخ . نوکری گوئی بر قد وقواره آنها از روز ازل ، دوخته شده است.
....................................
پاریس 13 اوت 2008
اقتباس ، با ذکر نام نویسنده است