اشخاصی که به نام ملت ایران « شورای ملی صلح » تشکیل داده اند، باید به این پرسش پاسخ گویند و این نکته را روشن نمایند که با چه کس یا کسان و با چه گروه و دسته و دولت و کشوری می خواهند صلح کنند؟
کسی که در خانهء خودش حریف و همآورد یک آخوند روضه خوان متجاوز بی مقدار نیست، لازم است که مبارزه با امپریالسم و سرمایه داری جهانی را به وقت دیگری موکول کند.
هیچ امری به اندازهء شعار سرنگونی جمهوری اسلامی ملت ایران را در زیر یک پرچم متحد نمی کند. هیچ آرزویی به جز برافتادن نظام نکبت الهی ملت ایران را گردهم نمی آورد.
سیامک مهر اشخاصی که به نام ملت ایران « شورای ملی صلح » تشکیل داده اند، باید به این پرسش پاسخ گویند و این نکته را روشن نمایند که با چه کس یا کسان و با چه گروه و دسته و دولت و کشوری می خواهند صلح کنند؟ و یا به عبارت دیگر ملت ایران با چه نیروی متخاصم و متجاوزی در حالت جنگ بوده و بسر می برد و یا از سوی کدام نیرو احساس خطر می کند که ایشان به فرض دارا بودن حق نمایندگی از طرف ملت ایران، خواستار صلح گشته اند؟ این خانمها و آقایان چرا در دوران جنگ هشت ساله با عراق - لااقل از آزادی خرمشهر به بعد- به فکر تشکیل شورای صلح نیفتادند؟ چرا اکنون که سقوط حکومت اسلامی به دنبال یورش نظامی و بمباران امری صد در صد مسلم و قطعی است به فکر صلح افتاده اند؟ چرا ترکیب ایشان مجموعه ای است از « زن مسلمان» و « مرد مسلمان» و اصلاح طلب و خاتمی چی و همکاران اکنون و سابق رژیم اسلامی و هنرمندانی است که سی سال به خدمت بزک و دوزک چهرهء کریه نظام اسلامی مشغول بوده اند؟ در شورای ملی صلح حتا طیفی دیده می شود که در اینجا نیز فرصت و زمینهء مبارزه با امپریالیسم یافته است. از جنم همان نحله ای که در جهت این هدف با فاسد ترین و پلید ترین و جنایتکارترین دولت ها و نظام های عوامفریب وجوه مشترک استراتژیک می یابند و همراهی و همکاری می کنند. پایان دادن به شرایط« نه جنگ و نه صلح » جز با برانداختن نظام اسلامی ممکن نیست. ریشه های علل بروز جنگ در جوهرهء حکومت اسلامی است. در حکم جهاد اسلام علیه آزاداندیشان است. عامل اصلی جنگ را می باید در دشمنی و ستیز آخوندها و اسلام فروشان با فرهنگ و تمدن و ملت ایران جستجو کرد. ریشه های جنگ طلبی را می بایست در ماجراجویی ها و فکر امپریالیستی ِ صدور انقلاب اسلامی و در عمق باورهای فاشیستی و انسان ستیز اسلام کاوش کرد. در تاریخ ایران با حمله و هجوم کدام بیگانه و دشمنی بیش از پنج میلیون تن از ملت آواره گشته است؟ کدام بیگانه و دشمن و گرگی در ایران لانه کرده است که همچنان این روند ادامه دارد و سالیانه بنا به آمار بالغ بر صدو پنجاه هزار ایرانی از متفکر و متخصص و نخبه و صاحب سرمایه از این نکبت می گریزند؟ آنوقت چنین دشمن هار و غدار و خونریز و انیرانی و مهاجم و متجاوز زنجیرگشوده ای را در خانهء خود رها کرده اند و در مطلق ِ عوامفریبی شعار ضدامپریالیستی سر می دهند. شما در برابر شعار صلح - صلح کدامین راه و روشی را به جهت سرنگون ساختن نظام اسلامی پیشنهاد کرده اید؟ آیا به عنوان مثال تحریم خرید نفت و گاز از ایران و بستن گلوگاه حیاتی ِ جمهوری اسلامی را به آمریکا و اسرائیل و اتحادیه اروپا گوشزد کرده اید؟ آیا روش و راهکاری نظیر آنچه بر آفریقای جنوبی در زمان آپارتاید اعمال می شد پیشنهاد داده اید؟ شما که با همین تحریم های نیم بند اقتصادی که رژیم اسلامی را به نفس نفس انداخته است نیز مخالفید! مبادا که برخی در زیر پردهء دلسوزی برای ملت ایران نیت نامردمانهء خود را پنهان ساخته باشند. مبادا که به قصد خریدن وقت و فرصت برای نظام اسلامی باشند. مبادا که هدفی به جز برانداختن جمهوری اسلامی در سر بپرورانند؟ چگونه می توان به اهل فکر و اندیشه ای که برای نجات اسلام آدمخواره و در همنوایی با استعمار اسلامخواه و آخوندنواز در پی تولید و تحمیل اسلامی خوش خیم و لایت به مردمند تا شرایط و زمینه های پس ماندگی فرهنگی و سیاسی و اجتماعی یک ملت را دوام و قوام ببخشند، خوشبین بود؟ هیچ امری به اندازهء شعار سرنگونی جمهوری اسلامی ملت ایران را در زیر یک پرچم متحد نمی کند. هیچ آرزویی به جز برافتادن نظام نکبت الهی ملت ایران را گردهم نمی آورد. در این برهه سرنوشت ساز از تاریخ ایرانزمین آن امری که غایب است، آن حقیقتی که درک و فهمش راهگشای خروج از نکبت و فلاکت اسلامی است، ضرورت حیاتی ِ اتحاد و همبستگی میان تمامی نیروهای مبارزی است که سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی و استقرار حکومتی سکولار مبتنی بر آزادی، دموکراسی و پایبند به اعلامیه جهانی حقوق بشر هدف مشترک و بدون اما و اگر آنان است. جمهوری اسلامی و مجموعهء آخوندها و دینکاران و اسلام فروشان حامی آن، تنها و تنها دشمنی است که من و ما و ملت ایران می شناسد. سی سال متمادی است که ملت ایران تمامی راه های صلح و سازش با حکومت اسلامی را طی کرده و آزمایش نموده است. اما این نظام همچنان از این مردم قربانی می گیرد، حبس و شکنجه می کند و ثروت ها و منابع این ملت را غارت و چپاول می کند. کسی که در شهر و موطن خود اختیار پوشیدن لباس دلخواهش را ندارد. کسی که برای آرایش دلخواهش بازداشت می شود. کسی که برای نوشیدن یک جام شراب شلاق می خورد، باید با حفظ متانت و درک اندازه و توان اراده و امکانات خود، با تئوری بافی و اظهارنظر و خط و نشان کشیدن برای سرمایه داری جهانی و قطب بندی های قدرت های بزرگ اقتصادی و نظامی، خود را مضحکهء خاص و عام نکند. کسی که در خانهء خودش حریف و همآورد یک آخوند روضه خوان متجاوز بی مقدار نیست، لازم است که مبارزه با امپریالسم و سرمایه داری جهانی را به وقت دیگری موکول کند. اکنون زمان اتفاق است. آن اتحاد ابلهانه ای را که در سال 57 به دور امام خون و جنون تشکیل دادیم ما را مارگزیده کرده است. اما با این حال مگر به غیر از اتحاد و اتفاق و همبستگی راه و نشان دیگری برای چیره شدن بر آخوندهای کینه توز و ضدایرانی ِ اسلام وجود دارد؟ siamakmehr@yahoo.com |