26 December 2005

بینا داراب زند

از مبارزات کارگری حمایت کنیم

طبق اخباری که به زندان درز پیدا کرده اقایان منصور اصانلو،ابراهیم مددی،منصور حیات غیبی، عباس نژدکودکی، رضا ترازی، علی زادحسینی و غلام رضا میرزائی و دیگر رهبران و فعالان سندیکای رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با اتهام اقدام به تشکیل سندیکای غیرقانونی و تلاش برای برهم زدن نظم عمومی از طریق اعتصاب، به حکم دادستانی تهران سعید مرتضوی توسط عوامل وزارت اطلاعات، بازداشت و روانه سیاه چالهای حکومت مطلقه گشته اند. البت! ه این امر جای تعجب ندارد. من درمقالاتی که به تحلیل از انتصاباحمدی نژاد و ماموریت محوله به دولتش نوشته بودم، وقایعی ازاین نوع را پیش بینی کرده و متذکر شده بودم که با شکست مشی اصلاح طلبان لیبرال و بی اعتباری آن در اذهان عمومی، همراه با شرایط غیر قابل تحمل زندگی اقشار کارگری و دیگر زحمتکشان، به زودی شرایط روابط طبقات دمکرات جامعه و عوامل سرکوب حکومت توانگران و کارفرمایان به رودررویی خواهد انجامید. اما دراین رودررویی نکاتی نهفته که تذکر آن را لازم می دانم.

1-
بازداشت این عزیزان بیانگر این واقعیت است که همراه با دو قطبی شدن شرایط اقتصادی و لاجرم س! یاسی و طبقاتی جامعه ایران دو نیروی اصلی و بازیگر مبارزات طبقاتی درمقابل یکدیگر صف آرایی کرده و هر یک برای تامین منافعش وارد میدان گشته اند. در سمت راست این میدان طبقه توانگران و کارفرمایان به رهبری هیئت حاکمه حکومت مطلقه و عوامل سرکوبش برای حفظ موقعیت ممتاز و ناعادلانه خود قرار گرفته و در مقابل هر حرکتی که در جهت تغییر این شرایط باشد مقابله می کنند. و در سمت چپ، جنبش دمکراتیک اقشار و طبقات دمکرات جامعه، که متاسفانه دارای سازماندهی صنفی و رهبری سیاسی متمرکز نمی باشد، درصفوف پراکنده، درجهت تغییر این اوضاع و شرایط برای رسیدن به حداقل حقوق انسانی خود! تقلا می کنند. ما بین این دو قطب نیز نیروهای اصلاح طلب لیبرال فرصت را غنیمت شمرده و دلال مابانه، گاه به نعل و گاه به میخ می کوبند تا شاید در این آشفته بازار بتوانند از طریق بنگاه های کاریابی (احزاب) خود، از هیئت حاکمه امتیازاتی گرفته و به نان وآبی برسند.

2-
آزادی زندانیان لیبرالی چون ملی مذهبی ها و دیگران در یکی دو سال اخیر و صدور احکام سنگین از ناحیه قوه قضائیه حکومت مطلقه برعلیه دانشجویان, نویسندگان و فعالان سیاسی دمکرات، بیانگر این واقعیت است که عوامل سرکوب طبقه حاکمه از توهم "الهی بودن حق حاکمیت" خود بیرون آمده و رقیب خود را به درستی تشخیص داده ا! ند. اما متاسفانه نیروهای سیاسی جنبش دمکراتیک به علت جوانی، بی تجربگی تحت تاثیر تبلیغات لیبرالیسم وطنی و جهانی، هنوز نتوانسته اند که متحدین واقعی خود را دراین میدان پیدا کرده و به سازماندهی و ساماندهی جدی وحمایت ازمبارزات اقشار و طبقات دمکرات جامعه بپردازند.

بنابراین جا دارد این نیروها به خصوص جریان دانشجویی به عنوان پرتحرک ترین بخش جنبش، اکنون که خود به تجربه، توهمات دهه پیش را کنار گذاشته است، متحدانه به حمایت فعال از کلیه مبارزات دمکراتیک بپردازد.

3-
برمبنای تجربیات تاریخی مبارزات طبقاتی درایران و جهان، باید متوجه باشیم که نتیجه ای! ن مقابله چیزی از قبل تعیین شده نیست
و هر یک از دو نیروی اصلی این میدان یعنی حکومت مطلقه و جنبش دمکراتیک، که بتواند سریعتر متحدین استراتژیک خود را تشخیص داده، صفوفشان را فشرده و متمرکز سازند، با سرافرازی از این شرایط بیرون خواهند آمد.

نان، مسکن، آزادی، اتحاد ، مبارزه، پیروزی
(بینا داراب زند عضو شورای مرکزی حزب دموکرات ایـران) - زندان اوین بند 350