17 August 2005

هفده سال گذشت و انگار دیروز بود


هفده سال گذشت و انگار دیروز بود

بهروز سورن

هر سال رسانه ها و مجموعه های سیاسی به فراخور حال خود به انعکاس ماوقع میپردازند. در کنار اینان حکومتی ها و مشابهان غیر حکومتی آنان مهر سکوتی مرگبار همچون ایام شهریور 67 بر لب میگیرند و این روز ها را بهترین زمان برای مرخصی سالانه خود برمی گزینند و مترصد فرصتها که همچنان و همواره دزخیم را با هاله ای از قداست بپوشانند. امام راحل گویند و خود را راهی خط امام نامند و قسم بر مرقد این نانجیب و جلاد زندانیان سیاسی خورند و از قبل آن سرمایه ها به یغما برند .
جمهوری اسلامی با بحران زندانی سیاسی زاده شد و در هیچ دوره ای از این بحران خلاصی نیافت زیرا که مقوله مخالف سیاسی و دکراندیشی را قائم به ذات خود هرگز تحمل نتواند. با پایان جنگ هشت ساله و با علم به برآمد فزون یابنده این بحران به یکی از ننکین ترین اقدامات ممکنه که همانا قتل عام زندانیان سیاسی به دلائل واهی بود دست یازید و برگی دیگر بر تاریخ ننگین حضور خود درصحنه تاریخ سیاسی کشورمان افزود.
این جنایت که در امتداد سلطه اختناق و خشونت و سرکوب / شکنجه و آزار و زندان و اعدامهای پراکنده اما وسیع صورت گرفت با توجه به نوع اعمال و ابعاد آن در تاریخ این سرزمین گر گرفته در اذهان باقی خواهد ماند و هرگز مقوله ای از جنس فراموش شدگان نخواهد بود. فراموش نخواهد شد زیرا که تاثیرات آن همچنان و همواره پا برجاست و خواهد ماند و باقیست.
سالهای طولانی / تابستان خونین 67 یاداور هزاران عزیز قتل عام شده مردم ایران بوده است و این سنت دیرین را پاس داشته ایم. بکوشیم تا با برگزاری هرچه وسیعتر و با شکوه تر این ایام در پرتو همبستگی سراسری فریاد دادخواهی خانواده های آنان و مردم
ایران را رساتر کنیم